👥👥 صدای نالهاش، جمعیت را به گریه انداخته بود.
🌴 تا همین جمعهی قبل، پیامبر برای خطبه خواندن به او تكیه میداد.
👌🏻حالا اما برای رسول خدا منبر ساخته بودند.
🌴 ستون چوبی مسجد مدینه، طاقت دوری حجت خدا را نداشت.
⏳صدای نالهاش هر لحظه بیشتر میشد!
👣 پیامبر صلی الله علیه وآله از منبر جدید پایین آمد؛
🌴 سراغ تكیهگاه قدیمیاش رفت؛
در آغوشش گرفت؛
نوازشش کرد؛
ستون حنّانه آرام شد.
👣 پیامبر به منبر جدید برگشت.
🌹 رو به مردم فرمود:
🔅حتی این چوب خشک هم دلش برای من پر میکشد؛
🔅حتی این ستون هم از دوری پیامبرش غصهدار میشود؛
🔅ولی انگار برای بعضی از شما، دوری و نزدیكی من فرقی ندارد!
🔅اگر این ستون را در آغوش نمیگرفتم، تا قیام قیامت ناله میكرد!
📚 بحارالأنوار ج ۱۷، ص ۳۲۶
📚 تفسیرالعسکری (علیه السلام) ص ۱۸۸.
💓 دلتنگِ امام زمان شدن از نشانههای ایمان است...
🆔
eitaa.com/fatemiyoon18 ایتا
🆔
sapp.ir/fatemiyoon18 سروش