💠 این است معنای کرم... از کوچه عبور می کرد؛ 🍪 در مقابلِ در باغی، غلام سیاهی را ديد كه تكه‌اى نان به دست، يک لقمه خودش می‌خورد، يک لقمه را به سگ می‌دهد. ⁉️ رو به غلام کرد و فرمود: چرا اين كار را كردى كه نانت را با سگ كاملاً نصف نمودی و به او كمتر ندادى؟ 💬 جواب داد: چشمانم از چشمان او كرد كه كمتر دهم. ⁉️ حضرت عليه‌السلام پرسيد: غلام چه كسى هستى؟ 💬 عرض کرد: غلام ابان بن عثمان، مالک اين باغ. 🔶 حضرت عليه‌السلام فرمود: اين‌جا بنشين تا من برگردم؛ رفت و برگشت. فرمود: اى غلام! تو را خريدم. ✋او بلند شد و ايستاد و گفت: به گوش و فرمانم براى خدا و پيامبرش و براى تو اى مولاى من! 🌳 حضرت فرمود: باغ را نيز خريدم و تو را براى خشنودى خدا آزاد كردم و اين باغ هديه‌اى از طرف من به تو باشد. 📚 تاريخ بغداد، ج۶، ص۳۳؛ تاريخ مدينة دمشق، ج۱۳، ص۲۴۶؛ البداية والنهاية، ج۸، ص۴۲. #⃣ 🔘 @Fatemyeh_ValiAsr