هدایت شده از شهدای هویزه
🖼 | 🔸 اتاق کوچکی از ساختمان نهضت سوادآموزی اهواز، در اختیار سید حسین بود. او و چند نفر از دوستانش از جمله من، به آنجا رفت و آمد داشتیم. یکی از شب‌ها من و سید حسین در این اتاق مشغول مطالعه بودیم. نیمه‌های شب بود که سید حسین نهج البلاغه می‌خواند. وقتی من نگاه کردم، دیدم چهره‌اش برافروخته شده و اشک می‌ریزد. زیر چشمی به صفحه نهج البلاغه نگاه کردم و شماره صفحه را به ذهن سپردم و پس از مدتی که سید حسین نهج البلاغه را بست و برای استراحت بیرون رفت، من آن را باز کردم و صفحه مورد نظر را نگاه کردم. دیدم همان خطبه‌ای است که حضرت علی(ع) در فراق یاران با وفایش گریه می‌کند و می‌فرماید: أین عمار! أین ذو الشهادتین؛ کجاست عمار؟ کجاست...؟ 🔸 آری این شهید، شهید علم الهدی است، همان که این چنین می نویسد: ✍️«... آری! تنهایی، موهبتی است الهی. در تنهایی از تنهایی به در می آییم. در تنهایی به خدا می رسیم و من در سنگر تنها هستم. روزها در تنهایی با خود سخن می گویم و در جمع نماز جماعت با دوستانم. در این تنهایی، در این خانه جدید، با خود، با خدا و با شهدا سخن می گویم. من در این تنهایی به یاد انس علی ابن ابیطالب (ع) با تاریکی شب و تنهایی او می افتم. او با این آسمان پرستاره سخن می گفت، سردرچاه نخلستان می کرد و می گریست. راستی فاصله اش با من زیاد نیست...» * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh