مهم ترین و حساس ترین بخش زندگی امام مجتبی (ع) که مورد بحث و گفت وگوی فراوان واقع شده است، ماجرای صلح آن حضرت با معاویه و کناره گیری اجباری ایشان از صحنه خلافت و حکومت اسلامی است. گروهی با مطالعه زندگانی حضرت مجتبی (ع) و حوادث آن روز، این سؤالات را مطرح می سازند که چرا امام حسن (ع) با معاویه صلح کرد؟ مگر پس از شهادت امیر مؤمنان شیعیان و پیروان علی (ع) با فرزندش امام حسن مجتبی (ع) بیعت نکرده بودند؟ آیا بهتر نبود که آن چه را بعداً امام حسین (ع) انجام داد، امام حسن (ع) پیش تر انجام می داد و در برابر معاویه قیام می کرد؟ و آن گاه، یا پیروز می شد، یا با شهادت خود حکومت معاویه را متزلزل می ساخت؟!در پاسخ، اجمالاً باید گفت که حضرت امام حسن مجتبی(ع) در واقع صلح نکرد، بلکه صلح بر او تحمیل شد. یعنی اوضاع و شرایط نامساعد و عوامل مختلف دست به دست هم داده، وضعی به وجود آوردند که صلح به عنوان یک مسئله ضروری بر امام تحمیل شد و حضرت جز پذیرفتن صلح چاره ای ندید.