🔰بیانات حضرت استاد شب زنده دار دام ظله در ابتدای درس خارج فقه. 📆تاریخ: 97/06/03 🔸ماه ذی الحجه الحرام یکی از بزرگ ترین ماههای سال حساب می شود از باب اینکه ماه اکمال دین و اتمام نعمت است. علما و مراجع همه قنبرها حضرت علی علیه السلام و خدام ائمه علیهم السلام هستند، اگر کاستی هایی می بینیم که حتما کاستی وجود دارد باید انتقاد پذیر باشیم چون انتقاد صحیح راه ترقی را به انسان نشان می دهد و انسان را به معایب خود آگاه می کند اگر کسی تذکر مشفقانه می دهد باید پذیرفت چرا که دستور اسلام است. اما باید مطالب و سخنان را به گونه ای بیان کنیم که از صدر تا ذیل حوزه ها و مراجع را در چشم دیگران و دشمنان دین به عنوان انسان های هوا پرست، ریاست طلب و غیر متوجه به وظایف جلوه ندهیم، این که گفته شود همه حوزه و علما توجه و سواد ندارند درست نیست. وقتی زندگی مراجع معاصر و قبل را بررسی می کنیم می بینیم که چگونه گریزان از مطرح شدن و مرجعیت هستند، مرحوم امام کارهای اجتهادی را انجام داده بودند و مسائل فقهی را نگاشته بودند و با وجود این که حاشیه بر کتاب های مهم فقهی بزرگان زده بودند آن در اختیار دیگران قرار نمی دادند تا مطرح نشوند. حضرت امام را با هزار جبر و زور وادار کردند که رساله بدهد و خود ایشان هم رساله فارسی ندادند، همین حواشی عروه را فضلا گرفتند و بر رساله آقای بروجردی حاشیه زدند و بعد ایشان نگاه کردند و تصحیح کردند ، امام و بزرگان اینگونه از شهرت و مطرح شدن فرار می کردند اما زمانی هم که تشخیص می دادند باید برای خدا وارد میدان شوند با قدرت وارد عمل می شدند. دانستن احوالات علمای بزرگ فواید بسیاری برای انسان به ویژه طلاب دارد. وقتی به شیخ انصاری با آن مقام زهد و علم برای مرجعیت مراجعه شد فرمود سعید العلما اقوی است و ایشان باید قبول مسؤولیت کنند، شیخ انصاری که از دنیا رفت شاگردان شیخ به فکر معرفی مرجع بعدی بودند که میرزای شیرازی مطرح شد اما ایشان چون امر را متعین دید قبول کرد. بحمدالله سلف ما بزرگانی این چنین هستند، امروز معاندان و کسانی که دلشان برای اسلام نسوخته با استفاده از برخی سخنان در گوشه و کنار می خواهند به اسلام، روحانیت، نظام و رهبری ضربه بزنند، گاهی یک حرف کوچک را که کسی شاید سهوا گفته یا در آن حالی که گفته توجه نداشته چه آثاری دارد، مورد سوء استفاده قرار می دهند. برخی مواضع خوبی دارند و حرف های خوبی می زنند که باید از این مواضع درست و روشنگری ها تقدیر شود اما از این افراد توقع نیست سخنانی بگویند که سبب سوء استفاده دشمن شود، این که گفته می شود هفتصد هشتصد رساله وجود دارد کجاست؟ اگر واقعا این تعداد فاضل بزرگ در حوزه داشته باشیم که باید شکر خدا کرد چرا که اصل اجتهاد خوب است، رساله دادن و در معرض قرار دادن باید با توجه به شرایط و وظایف باشد. علمای بزرگی داشتیم که با وجود برخورداری از صلاحیت های لازم وارد بحث فتوا دادن و مرجعیت نشدند، ممکن است در هر جمعیتی کسی پیدا شود که سزاوار نباشد اما نباید به چنین افرادی نگاه و آن را علم کرد، بلکه باید روش علمای بزرگ و افتخارات حوزه را هم دید. آیت الله مشکینی در حد خیلی از مراجع بود اما تا آخر عمر رساله نداد با وجود این که از مقام علمی و زهد بسیاری برخوردار بودند. از کسانی که مواضع خوبی در تبیین و روشنگری مسائل دارند تقاضا داریم دقت بیشتری در سخنان داشته باشند تا مطالبی گفته  نشود که به ضرر جامعه روحانیت و خدام اهل بیت(علیهم السلام) باشد و تلقی و قضاوت دیگران به ویژه جوانان قضاوت نادرستی باشد. از نظر بحث دروس حوزه ما باید بین درس های کلاسیک و شاگرد پروری حوزه و بحث های غیر کلاسیک تفکیک قائل شویم چرا که دو ملاک متفاوت دارند، یکی از شرایط درس هایی که انسان باید شرکت کند از نظر موضوع بحث این است که بار علمی مناسب داشته باشد که انسان بعد از مدتی خودکفا شود و قوای علمی و استنباطی که معنای اجتهاد است شکوفا شود بنابراین مباحثی را باید انتخاب کرد که این چنین باشد. مباحثی هم وجود دارد که گاهی چون پختگی کامل را پیدا نکرده و باید چکش کاری شود تا وزن علمی پیدا کند باید در کمیته های علمی و پژوهشکده ها مورد تحقیق و بررسی شود تا پخته شده و وزن علمی پیدا کند، بعد از برخورداری از بار علمی می تواند در درس ها مورد استفاده واقع شود و بسیاری از مسائلی که آقایان مثال می زنند این گونه است. علمای بزرگ درباره این مسائل بحث کرده و پاسخ استفتا می دهند اما اگر در دروس خارج مطرح نمی کنند چون شاگرد پروری ندارد، آیا می توانیم حضرت امام را متهم کنیم که توجه به مسائل مسلمین نداشتند و مجاهد فی سبیل الله نبودند؟ ایشان که سرآمد در این امور است در بحبوبه انقلاب اسلامی دماء ثلاثه را تدریس می کردند، ایشان مباحثی را انتخاب می کردند که قوت افزایی علمی برای شاگردان داشته باشد.