نقد حجت الاسلام والمسلمین استاد حسن قاسمی بر مبانی وادله آیت الله فاضل در موضوع وجوب واکسن /جناب مستطاب آیت الله اقاجواد فاضل درمجلسی ضمن اقامه ادله ای قائل به وجوب زدن واکسن ضد کروناشدند بنده در ادله ای که آوردند فارغ از نتیجه آن اشکالات و ملاحظاتی دارم:اولادرابتدابحث فرمودند؛علاج (یعنی معالجه) نیاز بشر هست وخداوند دراین امور دخالتی نمیکنند بایدگفت این حرف درست هست لکن حکم شما صحیح نیست چون خداوند در کیفیت برطرف کردن نیاز دخالت میکندواین رادرنیاز به غذاوآب هم که ابتدایی ترین نیاز بشرهست میبینیم که چقدر احکام داریم درمعالجه نیز اینگونه هست خداوند در اصل اقدام آن حرفی نداد لکن درکیفیت آن نظر داردبخصوص اگرتبعات منفی مالی یاجانی وو داشته باشداماثانیابر روایت اولی که مطرح نمودیدبرای حکم به وجوب زدن واکسن از حیث دلالت اشکال وارد است اینکه (لاباس)دلالت برجواز داردنه وجوب وایضا فقره (وان مات)دلالت بجوازمعالجه درصورت احتمال خطر میکند نه بیشترامااشکال اساسی اینست که ربطی به موضوع بحث ندارد از این جهت که بحث در خصوص واکسن زدن افرادی هست که سالم هستند تا مبتلی نشوند ویادیگران رامبتلی نسازندامامورد روایت معالجه شخص مریض هست که احتمال خطر برایش داده میشود بدیهی است که استدلال شما یک نوع قیاس باطل میباشد* در ادامه فرمودیدکه لازم نیست معالجه صد درصد باشد بعد فرمودید روایات صحیح داریم تا آنجا که میشود دنبال درمان نباشید اما نسبت به امراض واگیردار باید نگاه اجتماعی داشته باشیم خوب سوال این است آیا واکسن زدن تنهاراه منحصره میباشد آیا همه راه های دیگر رابررسی کرده اند/اماروایت دوم که بحث فصد ورگ زدن بود همان اشکال رادار که درخصوص خود مریض میباشد/اما تمسک به ایه شریفه ( ولاتلقوا.....)سلمنا که این آیه شامل ترک فعل هم بشوداشکال اساسی انستکه مراداز هلاکت چیست آیا عقاب اخروی هست یاضرردنیوی یا اعم وایاهلاکت قطعی هست یا ظنی وحتی احتمالی وایااحتمال تاچه حد هست ایاعقلائی هست یا ضعیف ودر نهایت اکرمکلف بین دوراهی گیر کند وهردو احتمال خطر داشته باشد کدام راه انتخابش واجب است وبه چه ملاکی واگربین احتمال ضرر به خود وضرربه دیگری متردد شود ایاحکم چیست میشود گفت لازم هست تحمل ضرر کند تا از دیگری دفع شود ولا یقل به احد/به نظر اینگونه استدلال های فقهی اقناعی و در حد عرفی هست ونه اجتهادی بطوری که مستند فتوی شود با تشکر (اقل الطلاب قاسمی حوزه تهران) @feghheumanism