کارنامه ۸ ساله دولت به روایت ۱۰ شاخص مهم اقتصادی
سرویس اقتصادی-
برخی در حالی از دولت سوم روحانی سخن گفتهاند که گویی در دو دولت او کشور، گلستان شده است حال آنکه این روزها اصطلاح « زمین سوخته» درباره میراث دولت هشت ساله مدعیان تدبیر وامید و اصلاحات و آنچه روحانی برای دولت بعد برجای میگذارد، بر زبانها و قلمها جاری است. ارثیهای که یک دلیل «سیاسی» یا به عبارت دقیقتر «سیاسی کارانه» آنرا ایجاد کرده و آن «گره زدن اقتصاد کشور به برجام و مذاکره و دیپلماسی» است. در این گزارش صرف به چند قلم از نمونههای عملکرد اقتصادی خسارت بار و تاسف برانگیز دولتهای یازدهم و دوازدهم میپردازیم و باقی قضایا بماند برای بعد.
افزایش بیکاری جوانان
حسن روحانی در سال ۱۳۹۲ وعده حل مشکل بیکاری حتی طی دو ماه اول دولت خود را داد اما اکنون، ضعیفترین عملکرد را بر جای گذاشته است. او در جریان تبلیغات انتخاباتی سال ۱۳۹۲ وعده داد که دولت با یک برنامه مدبرانه میتواند سه و نیم میلیون بیکار را دارای شغل کند اما بر اساس گزارش مرکز آمار در زمستان سال ۱۳۹۹ جمعیت شاغلان ١٥ ساله و بیشتر در کشور به ٢٣ میلیون و ١٣٥ هزار نفر رسید در حالی که در فصل پایانی عملکرد دولت دهم یعنی بهار سال ۱۳۹۲ جمعیت شاغلان کشور ۲۲ میلیون و ۱۷۱ هزار نفر بود. بدین ترتیب دولت هشت ساله روحانی تا پایان زمستان گذشته به طور خالص توانسته ۹۶۳هزار شغل ایجاد کند و دولت قبل در همین مدت خود به طور خالص یک میلیون و ۶۷۱ هزار شغل ایجاد کرده بود چرا که دولت اصلاحات در بهار سال ۱۳۸۴ کشور را با ۲۰ و نیم میلیون شاغل به دست دولت نهم داد.
نرخ بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۴ سال در هشت سال دولت قبل 22 و 9 دهم درصد شد اما در دولت روحانی تاکنون به 23 و شش دهم درصد افزایش یافته است. در هشت سال دولت قبل به طور متوسط 24 و 9 دهم درصد جوانان ۱۵ تا ۲۴ سال بیکار بودند اما در دولت روحانی این شاخص به 26 و چهار دهم درصد رسید. البته بطور کلی نرخ بیکاری از 10 و چهار دهم به 9 و شش دهم درصد رسیده که دلیل آن، کاهش نرخ مشارکت اقتصادی است. متوسط نرخ مشارکت اقتصادی (جمعیت فعال کشور) در دولت قبل ۴۳ درصد بود که در دولت روحانی به 42 و شش دهم درصد کاهش یافته.
فاجعه مسکن
بررسیها نشان میدهد دولت روحانی در بین دولتهای قبلی رکورددار کاهش تولید و عرضه مسکن بوده است. براساس آخرین آمارهای ارائه شده، طی سال۹۹ درمجموع ۵۳ هزار و۴۰۰ واحد مسکونی مجوز ساخت گرفتهاند که در مقایسه با سالهای گذشته، رکورد کمترین ساختوساز سالانه در 16 سال اخیر را بهخود اختصاص داده است. همچنین بررسی وضعیت استانهای دیگر که آمارهای آنها تا پایان سال 98 منتشر شده نشان میدهد تعداد واحدهای مسکونی درج شده در پروانههای ساختمانی طی سال 92 تا 98 در کل کشور از 768 هزار و 141 واحد در سال 92 با کاهش 50 درصدی به 381 هزار و 732 واحد در پایان سال 98 رسیده است. این وضعیت در استان تهران کاهش 70 درصدی، در خراسانرضوی کاهش 65 درصدی، در البرز و اصفهان کاهش 54 درصدی و در قزوین و خوزستان نیز کاهش 44 تا 45 درصدی را نشان میدهد.
در شاخص قیمت مسکن نیز بررسی دادههای آماری (بانک مرکزی و وزارت راهوشهرسازی) نشان میدهد طی دوره دولت روحانی، در شهر تهران قیمت مسکن از متری سه میلیون و 800 هزار تومان در تابستان 92 با رشد 647 درصدی به 28 میلیون و 389 هزار تومان در پایان بهمن سال 99 رسیده است. در همین زمینه گزارشی که اخیرا منتشر شد، حکایت از آن داشت که زمان انتظار برای خرید مسکن در کشور به شرایط بحرانی خود رسیده و این مدت در شهر تهران حدود 100 سال است.
دولتهای یازدهم و دوازدهم در بخش مسکن بدترین کارنامه در همه دولتهای پس از انقلاب را دارد. عملکردی که عمدتاً مربوط به عباس آخوندی در حد فاصل سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۷ رقم خورد. وزیری که دومین عملکرد بد در حوزه مسکن هم مربوط به او در دوره دوم دولت سازندگی است. کاهش عرضه مصرفی و افزایش تقاضاهای مصرفی و سوداگرانه، دلیل اصلی افزایش قیمت آپارتمان است.
میراث یک لجاجت
با اینکه روحانی در تبلیغات انتخاباتی و عباس آخوندی در جلسه رای اعتماد، قول داده بودند که مسکن مهر را با اصلاح و بهتر از قبل ادامه دهند اما به محض آغاز کار دولت و وزارت راه و شهرسازی جدید، عباس آخوندی، بدگویی علیه این پروژه با عبارات پُر تکراری چون «عامل ایجاد تورم با تزریق نقدینگی خط اعتباری ۵۰ هزار میلیارد تومانی و پول پُر قدرت بانک مرکزی»، «طرحی بدون داشتن یک خط مطالعه»، «اعتقادی به مسکن مهر ندارم» و «طرح خیلی مزخرفی است » و... را شروع کرد و تا امروز هم ادامه
دارد.