قشر كارگر كه يكى از دو قشر مطرحِ امروز است، از اين جهت منزلت عظيم اجتماعى و الهى دارد كه به وظيفهى كار كردن كه يك وظيفهى انسانى از سوى پروردگار است عمل كند. درست بايد به اين نكته توجّه كرد كه نفس كار كردن، يك وظيفه است.
آنكس كه به اين وظيفه عمل مىكند و به كار مىپردازد، محترم و عزيز و پيش خدا مأجور است. بعضى تصوّرشان اين است كه زمانى انسان پيش پروردگار اجر دارد، كه از اين كارى كه مىكند، هيچ قصد ديگرى غير از امتثال فرمان الهى نداشته باشد. به گمان من، كسانى هم كه براى گذران زندگيشان كار مىكنند، پيش خداى متعال مأجورند؛ چون نفس كار، عزيز و بزرگ و براى سرنوشت انسان تعيينكننده است. پس، در درجهى اوّل، كارگران عزيز ما هنگامى كه مشغول كارند هر نوع كار سازندهاى بايد احساس كنند كارى انجام مىدهند كه مورد رضاى خداست و وظيفهى انسانى است. حال بعد از آنكه دانستيم نفس كار هر نوع كارى يك وظيفه است و بيكارى ممنوع و خلاف وظيفه شمرده مىشود، بايد توجّه داشته باشيم كه امروز كارگر ايرانى با كار خودش، دو طريق ديگر براى جلب رضاى پروردگار دارد: يكى اين است كه با اين كار او، مردم، همميهنان، كشور، ملت و مسلمانان بهرهمند مىشوند. هر كارى كه شما انجام مىدهيد، توجّه كنيد كه از آن، اين مردم مؤمن و مسلمان، يا مستقيماً و يا غير مستقيم منتفع مىشوند. فرض بفرماييد محصول كار شما به خارج از كشور صادر شود و درآمد آن به كشور برگردد. مسلّماً مردم و نظام اسلامى و كشور عزيز از آن منتفع مىشوند. اين، يك عنوان براى ثواب و قصد تقرّب إلى اللَّه است. عنوان ديگر اين است كه اين كارى كه شما مىكنيد، كشور را از بيگانگان كه بسيارى از آن بيگانگان، فقط بيگانه و غريبه نيستند، بلكه دشمن هم هستند بىنياز مىكند.
این بخش از بیانات امام خامنهای مشتمل بر یک مبحث مهم در
#فلسفه_اصول است که در کتب
#اصول هم في الجملة موضوع بحث بوده است.