🔹حتی بدون صراحت تیتر، آشکار است که سیاست‌های اقتصادی دولت کاملاً لیبرالیستی است و کشور را در مسیری پرتگاه‌ قرار داده است. از خصوصی‌سازی افسارگسیخته تا کنار کشیدن خود از حمایت‌ها برای تنظیم بازار، همه شواهد نشان می‌دهد که این سیاست‌ها نه تنها در تقویت لیبرالیسم اقتصادی است، بلکه آن را به یک چارچوب فکری بی‌بدیل بدل کرده‌اند. با وجود این شتاب غیرقابل کنترل به سوی منطق بازار ؛ روزنامه صدا و امثال آن به‌جای درگیر شدن با حقیقت، به ساخت دشمنان فرضی می‌پردازند. 🔸 پوپولیسم در این روایت، همچون هیولایی بی‌چهره تصویر می‌شود که همه‌چیز را تهدید می‌کند، بی‌آن‌که مشخص شود این هیولا از کجا آمده و چرا به وجود آمده است. این تاکتیک نخ‌نما، همان بازی قدیمی ایجاد ترس است؛ ابزاری برای نجات سیاست‌هایی که نتیجه‌ای جز تعمیق فاصله طبقاتی و فرسایش اعتماد عمومی نداشته‌اند. 🔹طنز تلخ ماجرا آنجاست که خود این سبک روزنامه‌نگاری، نمونه‌ای عینی از پوپولیسم است؛ تیترهایی پر زرق و برق که گویی هیچ رسالتی جز فرار از پاسخگویی ندارند. این روزنامه‌نگاری، به‌جای پرسش‌گری، دشمن‌تراشی می‌کند؛ به‌جای عمق‌بخشی، سطحی‌سازی را ترویج می‌دهد؛ و به‌جای ارائه راه‌حل، تنها به تقویت کلیشه‌های فرسوده مشغول است. 🔸 نئولیبرالیسم، نه دشمن پوپولیسم، که زادگاه آن است. این دو مفهوم در حقیقت دو روی یک سکه‌اند که در اوج بحران‌ها، دست در دست یکدیگر حرکت می‌کنند. همانطور که ناصر فکوهی به‌درستی اشاره می‌کند نئولیبرالیسم، در نهایت خود مولد پوپولیسم سیاسی است. پوپولیسم، فرزند ناخلف لیبرالیسم، همان ابزاری است که از ویرانه‌های سیاست‌های شکست‌خورده برمی‌خیزد تا با هیجانات زودگذر و ایجاد دشمنان ساختگی، حقیقت را سرکوب و بقای همان سیاست‌ها را تضمین کند. این نه تنها طنزی تلخ بلکه تراژدی بزرگ زمانه ماست! 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ @Fekrat_Net