🔸دانش اسلامی اگر بوجود بیاید، حتماً درکنار یک دانش ایرانی بوجود خواهد آمد و این دو منفک از هم نخواهند بود؛ این دانشِ دینی- ایرانی، تا حد زیادی یک دانش بعدازتجربه یا پساتجربه هم خواهد بود؛ یعنی فقط و فقط با اتکای بر پیشرفت‌های جمهوری اسلامی و تمدن‌شدنش ممکن خواهد شد. ظهور دانش ایرانی و ازجمله دانش دینی تدریجی خواهد بود یعنی دهه‌ها پس از اینکه نسل‌های مختلف درون آن موفقیت‌ها زندگی کردند، ممکن می‌شود. 🔹ما تازه چندسال است که وارد این تجربه دسته‌جمعی ویژه شده‌ایم که خیلی ویژه است؛ زایشگری ایران خیلی تکین و یونیک و تابناک است و متأسفانه به همان اندازه دردناک! بعد از گذر هزاران سال، انقلابْ آغاز بلوغ اجتماع ایرانی هست، چون انسان ایرانیِ ناب که آغازگر بلوغ است، آفریده شده؛ ما قبل از انقلاب توسعه‌نیافته و عقب‌مانده و درحال رشد و جهان سومی و اینها نبودیم؛ ما، نابالغ بودیم. 🔸ما با انقلاب اسلامی، بعد از هزاران سال زندگی اجتماعی، عوامانه بگویم، تازه وارد باغ شدیم، یعنی بلوغ تاریخی ما ایرانیان، تازه، شروع شد؛ مدرنیته ایرانی، راه ایرانی توسعه، ظهور تمدن ایرانی و اینها، تازه مسیرش باز شده؛ معنی این حرف آن است که عقب‌ماندگی ایران تا قبل از این تحول امری بحق و طبیعی بوده، ظالمانه و استعماری و غیراخلاقی و ناموجه نبوده؛ اینطور نیست که شما زمان کودکی‌ات، توسعه‌نیافته باشی؛ خیر. شما زمان توسعه‌ات نرسیده. 🔹انسان ویژه انقلاب، انسانی آرمانگرا و برای آینده است. او مداوماً توسط نیروهای نظم کهن (دانایی کهن، سیاست کهن، اجتماع کهن، ارتش کهن) شهید می‌شود. با مرگ به داستان تبدیل می‌شود و ازآن طریق گسترش می‌یابد و بنابراین شکست درکارش نیست. در این معنا، خودِ انقلاب، پیروزی است چون پیام‌هایش، آدم‌هایش و ارزش‌های جدیدش خود به خود صادر می‌شود. انقلاب حتی با شکستش هم جهانی می‌شود. 🔸ما درحال حاضر در یک تناقض شدید میان محدودیت و آزادی و میان جبر و اختیار زندگی می‌کنیم. حاکمیت گویی دارد با ما از یک‌جور اجبار عقلی سخن می‌گوید، یا بگوییم، دارد با انسان آزاد ایرانی از یک‌جور تکلیف سخن می‌گوید. جمهوری اسلامی دارد به ما می‌‎گوید که شما ایرانیان آزاد، در عصر حاضر مأمورید. این اجبار عقلی است که جمهوری اسلامی را تنها و قوی‌ترین امکان برای توسعه و پیشرفت ایران می‌کند. ➕برای مطالعه کامل این یادداشت، اینجا کلیک کنید. 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ @Fekrat_Net