✍️ احسان سلوکی
📌 نقدی بر اسطوره روشنفکری دینی و جریان نهضت آزادی
🔘بخش دوم
🔷چرایی و چگونگی نشو و نمای سکولاریزم سیاسی در دستگاه فکری بازرگان متأخر
🎯 سؤال کلیدی که در اینجا قابل طرح است که چه علل و عواملی باعث آن شدند که بازرگان از دیدگاههای قبلی خویش مبنی بر تلقی حداکثری از دین دست شوید و به تلقی حداقلی از دین روی آورد؟ واقع امر آن است که بازرگان از بدو فعالیت فکری ـ سیاسی خویش دلبسته و شیفته تمدن غرب و روش شناسی پوزیتیویستی بود و در عموم آثار خویش من جمله «مطهرات در اسلام»، «راه طی شده»، «سرّ عقب ماندگی مسلمانان» و ... اسلام را با روش کارکردگرایانه تفسیر و تبیین میکرد و همیشه با این پرسش روبرو میشد که آیا مکتبهای دیگری فاقد اینگونه کارکردند.
همین پرسشها سبب شد تا در سالروز بعثت پیامبر اسلام در بهمن ماه ۱۳۷۱، بازرگان در سخنرانی مشهور خویش هدف از برانگیختهشدن پیامبران را نه اداره امور اجتماع و حکومت بلکه رسالت آنها را منحصر و محدود به سعادت اخروی انسانها کند.از منظر بازرگان متأخر، انبیا صرفاً نیامده بودند که اسباب و احکام خوشبختی و رفاه ما را در این دنیا فراهم آورند و خوشبختی در این دنیا را به اشکال دیگر و با توجه به رهنمودهای مصلحین، اندیشمندان و خیرین دیگر هم میتوان به دست آورد.
بازرگان به دلیل انزوای سیاسی و ابراز ناامیدی و نارضایتی نسبت به عملکرد به زعم وی نامطلوب حکومت دینی با ذکر پیامدهای منفی حضور دین در سیاست، سیاههای از این آسیبها را برمیشمارد:
۱. انصراف از دین و سلب امید و ایمان مردم نسبت به دین:
وقتی مردم و جوانان با ناتوانی و عجز ادیان و متصدیان امور مواجه شوند، کمکم مأیوس میشود و اصل این را به چالش میکشند.
۲. تصرف دین و دولت به دست رهبران شریعت:
مانند هزاران سال ریاست دینی بدون منازع پاپها و حاکمیت کلیسای کاتولیک یا خلفای عباسی و عثمانی که خود را خلیفه رسول الله میخواندند.
۳. کالای شیطانی: اسلامی که با پشتوانه قدرت و روش اکراه پیش برود، بیشتر کالای شیطان است تا دین خدا.
🎯 نقد بنیادینی که به مدعیات فوق الذکر این نظریهپرداز دینی وارد است آن است که قیاس ریاست دینی پاپها با ریاست روحانیت دین اسلام، قیاس معالفارق است. آنچه در ولایت فقیه آمده است، این نکته است که حاکم و والی باید دینشناس، با تقوا، زاهد، مدیر و مدبر باشد. بنابراین ولی فقیه در چارچوب احکام دینی عمل میکند و اعتقاد وثیقی به شریعت و اجرای واو به واو دستورات دین دارد. این در حالی است که در دوران حاکمیت پاپها، اصحاب کلیسا به نام دین و دینداری، جامعه و مردم را فریب میدادند و محققاً نسبتی با دین و دینداری نداشتند.
🎯 خدشه و آسیب دیگری که متوجه رویکرد سکولاریسم سیاسی بازرگان است آن که اسلام یک دین سیاسی و دنیوی است و نمیتوان تجربه مسیحیت را که مبتنی بر جدایی دنیا و آخرت است در اسلام به مرحله اجرا درآورد و از طرفی بازرگان هرگز این نکته را متذکر نمیشود که حکومتهای غیردینی و سکولارمسلک در پهنه گیتی دچار آفات و آسیبهای فراوانی هستند و ایشان هرگز سخنی از مشکلات اخلاقی، بیعدالتی و آلودگیهای سیاسی و اجتماعی جوامع سکولار به زبان نمیآورد.
لینک بخش قبل👇
https://t.me/fekrat_net/1203
🆔
@fekrat_net
🆔
@fekrat_net
🆑فکرت؛ گامی به سوی خودآگاهی