🎯 از فلسفه چه می‌خواهیم؟ 🔷به مناسبت روز جهانی فلسفه دکتر محمدعلی عبداللهی نمی‌خواهم بگویم انتظار بشر عصر ما از فلسفه بیش از عصر وزمانهای دیگر است. عصر ما از بسیاری جهات نیازمند فلسفه است ومی تواند از فلسفه درسهای بسیار مهمی بیاموزد. بسیاری ازعلوم تلاش کرده اند انسان را از زندان زمان ومکان، اینجا و اکنون، رها کنند. علم تاریخ مارا به اعماق تاریک و روشن زمان گذشته می برد . اختر شناسی ما را به مکانها وکرات دیگر.فیزیکدانان تلاش می کنند قوانینی کشف کنند که درهرجهان ممکنی صادق باشد. در این صورت کسی که به صحنه دانش نگاه می کند به او این احساس دست می دهد که جهانی کلی است ،اسیر اینجا و اکنون نیست. به گفته حکیم ملا صدرا: غایت حکمت این است که انسان جهانی عقلی شود شبیه جهان عینی. همه شاخه های دانش کم وبیش چنین کرده اند اما شاید بهترین صورت ان همان باشد که فلسفه بدان اشتغال دارد. به گمانم غیرمعقول نباشد که ازاهل زمانه بخواهیم بگذارند عده ای اندک خرج و برج خود را به گردن دیگران بگذارند وفلسفه ورزی پیشه کنند.این کارکمی نیست که فلسفه می تواند  به بشر جهان نگری غیرشخصی بدهد. نظام های مختلف فلسفی روایت های گوناگونی از انسان و جهان به دست می دهند.صرف نظرازاینکه کدام روایت درست است وازکدام پنجره باید به جهان نگاه کرد انچه اهمیت دارد این است که چنین کاری تمرین فهم کلی ترجهان وطرح راه های مختلف برای انتخاب ثمر بخش ترین ان است. بشرنباید نگران باشد که فلسفه پیش فرضهای مسلم او را به پرسش می کشد ،این همان کاری است که برای پیشرفت و تحول باید صورت گیرد.جزم اندیشی از یک طرف وتقلید کورکورانه از طرف دیگر بزرگترین خطری است که بشررا تهدید می کند.پرورش فلسفی باید بتواند برای انسان سعه صدر به ارمغان اورد.وقتی انسان در باب رای و نظر خویش دچار جزم اندیشی یا تقلید شود به صورت طبیعی نسبت به رای و نظر مخالف خود تنفر پیدا می کند. فلسفه به ما می اموزد که وقتی شاهد کافی در اختیار نداریم از یقین و جزم به پرهیزیم وبا شرح صدر به رای رقیب نگاه کنیم .این امر نه تنها در مورد عقاید دینی وسیاسی که در باره اداب و رسوم اجتماعی وخرده فرهنگ ها نیزصادق است.اگر پیش ازاین فیلسوفان بشر را از جزم اندیشی،ظاهر گرایی وتقلید کورکورانه برحذرمی داشتند وبه او هشدار می دادند امروز اما بشر نه تنها به چشم خود نتایج خسارت بار جزم اندیشی و تعصب را دیده است که برای ان هزینه های بسیار نیزکرده است.وقتی تفکر کلی جای خود را به نظرگاه شخصی وجزمی می دهد سعه صدر به پایان می رسد، تکفیر وتنفر مجال پیدا می کند. وقتی انسان نگاه کلی پیدا می کند واز زندان تنگ و تاریک زمان و مکان خود رهایی می یابد می تواند ازاین درخت پرثمرمیوه های شیرین درحیات فردی واجتماعی برچیند.فلسفه کمک می کند تا احساسات و عواطف ما جنبه خود بینانه پیدا نکند و به گرد من شخصی  نچرخد. فلسفه باید بتواند عمل فردی واجتماعی انسان را از دام خود محوری و خود نگری فردی وشخصی نجات دهد. بدبختیها،جنگ ها ،ظلم وغارت ها هرچند صورت نوین ولی خطر ناکتری یافته اند.فناوری وپیشرفت علمی این کار را تسهیل هم کرده است.  ابنای بشر امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند این نگاه کلی اند.بلای همه گیر کرونا شاهدی بود که در قرن بیست ویکم از غیب رسید.از هم اکنون که هنوز زمزمه کشف واکسن کرونا به گوش می رسد کشورهای فقیروتوسعه نیافته را وحشت فرا گرفته است.اگر بشر بتواند بفهمد که کلی نگری درمقام عمل و عواطف واحساسات همانند مقام نظربه چه میزان سودمند است انگاه به اسانی می فهمد که رقابت های کنونی جهان ما به چه میزان احمقانه و خود خواهانه است. حاصل اینکه مهمترین عطای فلسفه برای بشرهمین نگاه کلی است .این نگاه کلی مارا از اسارت خود پرستی نظری و عملی نجات می دهد.روزگار ما بیش از همیشه تاریخ نیازمند این نگاه است. 📌آدرس کانال؛ 🆔@fekrat_net