♦️"شادی" و ماهیتِ فراگیر آن
🔻(بخش دوم)
🔹️همین مفاهیم، به طور منطقی و انضمامی، با مفاهیمی چون «عادت» و «انفعال» نیز مرتبط هستند، زیرا اگر مثلاً نیازمندی و تلاش غیرهدفمند و غیرهوشمندانه برای رفع آنها، به عنوان نوعی از حالت انفعالی به عادت تبدیل شود، فرد دیگر کنترل و مدیریت درونی و تمرکز بر شاد زیستن نداشته و شادی او را اموری بیرونی و غیرقابل کنترل تعیین می کنند.
🔹️این در حالی است که اگر فرد با تفکر هدفمند و مثبت بر تأملات انتزاعی و تجارب انضمامی خود «قدرت» کنترل و مدیریت داشته باشد، می تواند دامنه و کیفیت شادی را کنترل کرده و اندیشمندانه و هوشمندانه شادزی بودن را مدیریت کند.
🔹️با توجه به این مطالب می توان به این نکته مهم اشاره کرد که با توجه به چند بُعدی بودنِ شادی و ارتباط فراگیر آن با بسیاری مفاهیم انتزاعی و رویدادهای انضمامی زندگی، نمی توان تحقق آن را امری فردی دانست که شخص به تنهایی، تعیین کننده آن باشد، بلکه بایستی شاد زیستن را در ارتباط با امر بیرونی و «دیگری» تعریف و تعیین کرده و تحقق بخشید.
🔹️برای نمونه، برای شاد زیستن، بایستی به تحقق اهداف مشترک با دیگران طی تجارب گوناگون فردی و اجتماعی و تعیین نیازهای هوشمندانه و هدفمند و تلاش برای رفع آنها جهت نتیجه بخشیِ تجارب و ایجاد رضایتمندی توجه و تمرکز کنیم تا فرآیند تدریجی شادی را احساس کرده و تجربه کنیم.
🔹️از این رو، افراد برای شاد زیستن در یک
#جامعه در حال توسعه طی رویدادهای تنشزا و بحران های گوناگون، نمی توانند صرفاً از طریق تجارب و احساس های فردی (همچون ثروتمندی، تحقق نیازها و اهداف فردی، رویاپردازی یا قضاوت یکسویه) به شادی دست یابند، بلکه شادی امری فراگیر و چندبُعدیست که در ارتباط با رویدادهای انتزاعی و انضمامیِ مرتبط با هم تحقق یافته و فرد را از وضعیت غیرقابل کنترل، به وضعیت تکاملیِ هوشمندانه و مدیریت یافته سوق می دهد.
✍🏻نویسنده؛ سارا قزلباش
📌کانال فکرت:
🆔
@fekrat_net