🔰 بخشی از سرمقاله شماره 40 ♦️ «برابری یا تشابه؛ در جریانشناسی عدالت‌خواهی» 🔷 عدالت از آنجایی که ریشه در فطرت و سرشت آدمی دارد، برای همگان قابل فهم بوده و از آنجایی که تشتت نظرات درباره آن مخصوصا در دوران حاضر و متاثر از تبعیض‌های حاصل از مدرنیته، به اوج خود رسیده، پیچیدگی‌های زیادی را در ماهیت خود جای داده است. 🔶 در کشورمان ایران اگرچه که بحث از چیستی عدالت و شعارهای عدالت‌خواهانه، از دهه‌های اخیر توسط متفکرین سنتی و روشنفکر کلید خورد، اما با وقوع انقلاب شکوهمند این مساله به یک دغدغه عمومی تبدیل شده و در تمام ساحات جامعه منتشر شد. با فراگیرشدن این موضوع، اندیشمندان تلاش کردند تا سامانی به جریانات عدالت‌خواه داده و جریان‌شناسی روشنی را ارائه دهند؛ اما به دلیل همان تشتت نظرات، می‌توان به ناکارآمدبودن این جریان‌شناسی‌های موجود حکم کرد. 🔷 هر ساله در تیرماه به مناسبت شهادت شهید بهشتی و هفته قوه قضائیه، اندیشمندان و صاحب‌نظران زیادی موضوع عدالت را برای سخنرانی‌ها و یادداشت‌های خود انتخاب کرده و درباره آن تفلسف می‌کنند. دیده‌بان اندیشه نیز به منظور سامان‌دادن مضاعف به نظریات مختلف در باب عدالت، اقدام به جریان‌شناسی جدیدی در این زمینه کرده است. 🔶 از بررسی پیام‌های رسانه‌ای مربوط به موضوع عدالت‌خواهی می‌توان اینگونه نتیجه گرفت که مهمترین وجه اختلاف جریانات عدالت‌خواه معاصر، اختلاف در مبانی است که آنها برای عدالت لحاظ کرده و از پیشینیان خود به ارث برده‌اند. یکی از مهمترین این مبانی، مقوله «مساوات» و «برابری» است که به دلیل اهمیت فزاینده، جریانات مختلف به آن توجه کرده‌اند. 🔷 مساوات در ادبیات مدرن، خود را در سه ساحت نمایان می‌سازد؛ دو ساحت اول ناظر به عدالت واقعی(در مقام ثبوت) و ساحت آخر ناظر به عدالت ادراکی(در مقام اثبات) است. برخی از جریانات اندیشه‌ای، صرفا بخشی از عدالت واقعی یعنی مساوات در فرآیند و آزادی عمل انسان‌ها را برجسته می‌سازند و برخی دیگر با تاکید بر عدالت ادراکی، مساوات را در هر سه ساحت خواستارند. در این بین جریاناتی نیز هستند که با برجسته‌سازی هر دو بُعد عدالت واقعی(یعنی دو ساحت برابری فرصت‌ها و فرآیندها)، توجه به عدالت ادراکی را نیز از وظایف حکمرانی به شمار آورده و به منظور همسوسازی عدالت ادراکی با عدالت واقعی، راه‌حل‌هایی را برای تربیت بشر ارائه می‌دهند. 🆔 @didebane_andisheh