💢جنگ شناختی مافیا علیه شهروندان ✍️محسن ابراهیمی 🔸بازی شهروند و مافیا، الگوی مناسبی برای تبیین جنگ شناختی است که جامعۀ ایران اکنون درگیر آن است. اصلی‎ترین ویژگی این بازی، قطع ارتباط شهروندان با واقعیت خارجی است. بازی مافیا در فضای بسته و تاریکی شکل می‎گیرد که شهروند با ورود به آن، ارتباطش با واقعیت خارجی قطع می‎شود. در این فضا، شهروند توان شناخت دوست از دشمن را از دست می‎دهد و تنها برای او دلیل‎های غیر قطعی و ظن‎آوری باقی می‎ماند که او را نمی‎تواند از حالت شک و تردید خارج کند. 🔸آشکارترین اثر قطع ارتباط با واقعیت خارجی، عجز شهروند از دست یافتن به یقین و معرفت صحیح است. این امر در دنیای معاصر، توسط ابزار رسانه رخ می‎دهد. هر چند که رسانه ابزاری است که برای کسب معرفت آسان و سریع به واقعیت خارجی ساخته شده است؛ اما ویژگی اصلی رسانه، وساطت میان قوای شناختی و واقعیت خارجی افراد است. با پیشرفت فناوری و شکل‎گیری فضای مجازی، به شکل غالب ارتباط مستقیم فرد با واقعیت خارجی قطع و دست یافتن به واقعیت‎های خارجی وابسته به رسانه و فضای مجازی شده است که به یک معنا پلی برای رسیدن او به واقعیت خارجی است. 🔸بنابراین عموم شهروندان، توسط رسانه در یک فضای مجازی قرار گرفته‎اند که آنها را از واقعیت خارجی جدا می‎کند و همین امر، زمینه را برای شکل دادن جنگ شناختی علیه آنان فراهم می‎کند. دقت در انتخاب کشته شب و به دنبال آن ایجاد فضای احساسی و هیجانی، اولین گام برای راه انداختن جنگ شناختی است. گام دوم، طرح روایتهای متعدد و ضد و نقیضی از حادثه است که شهروند را دچار سردرگمی و اشتباه می‎کند. واضح است؛ تکمیل‎کننده این پازل، گاه ضعف عملکرد رسانه‎های داخلی در پوشش اخبار است. در چنین فضایی یعنی عدم امکان دسترسی به واقعیت خارجی و حاکم شدن فضای هیجانی، شهروند نمی‎تواند تشخیص و انتخاب صحیحی داشته باشد و با طرح این روایتهای متعدد و ضد و نقیض، اعتمادی را - که به دیگر شهروندان دارد- از دست می‎دهد و جامعه را گرفتار نوعی دو دستگی و تفرقه می‎کند که توان اتحاد و همبستگی با هم را ندارد و در نتیجه دوست به راحتی تبدیل به دشمن و دشمن تبدیل به دوست می‎شود و مافیا به راحتی می‎تواند شهروندان آگاه را از صحنه بازی حذف و یا آنها را به عنوان دشمن معرفی کند. 🔸در صحنه چنین بازی، که اکنون رنگ واقعیت به خود گرفته و کشته‎های فرضی شب، تبدیل به کشته‎های واقعی شده است، همچنان وظیفۀ اصلی بر عهده رسانه است. رسانه‎ای همانند رسانه ملی با بازسازی و تقویت اعتمادی که دچار آسیب شده؛ کمک وافری به پیروزی در این جنگ شناختی می کند. واضح است که شرط این بازسازی کنار گذاشتن محافظه کاری و یا خود سانسوری است که گاه رسانه ملی دچار آن می‎شود و بارها از نگاه منتقدان دلسوزی مانند مرحوم طالب زاده، مطرح شده است. 🔸رکن دیگر پیروزی، حفظ همبستگی و اتحاد شهروندان بر پایۀ حفظ اصول خدشه‎ناپذیری است که می‎تواند مرز مشخصی میان دوست و دشمن ترسیم کند. اصولی مانند پایبندی به استقلال کشور و حفظ امنیت، جان، اموال و ناموس افراد و همچنین احترام به مقدسات دینی، از جمله اصولی است که در هر شرایطی می‎تواند به عنوان اصلی برای مشخص کردن دوست از دشمن به کار رود و از همین رو، از نادیده گرفتن و یا کم رنگ شدن آنها در چنین فضایی باید خودداری کرد. •┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈• 🔻فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ 🆔 @Fekrat_Net