♦️ به یک ایدئولوژی خصمانه بدل شده است 🎙گفت‌وگو با اسدالله رحمان‌زاده، استاد برکلی‌سیتی کالج 🔹تصور فلسفه از انسان ، موجودی هنجاری و نرمال‌شده است که تنها خودش را با این نیازهای مزلو هم‌هویت می‌کند. 🔹«انسان» عمومی موردنظر در این مفهوم «نتیجه عملی» یک مفهوم انتزاعی و تخت و هم‌سطح شده از تجربه انسانی است: انسان «عمومی» یعنی فرد به دنیا می‌آید، آن‌گونه دنیا را تجربه می‌کند که در تعریف «رؤیای آمریکایی» و تئوری داروین آمده است، خورد و خواب و لذت و جاه و مقام و نام و بقا- و اگر مذهب و معنویتی هم هست، آن هم در جنب و در خدمت بقای «این انسان» تفسیر می‌شود. 🔹به ایرانیانی که به سکولاریسم رسیده‌اند و خود را با ارزش‌های سکولار هم‌هویت می‌کنند، پاسخ من این است: من فکر نمی‌کنم که ما باید به تحجر مذهبی و حق‌به‌جانبی مفرط بازگردیم. 🔹اما باید از گذشته یاد بگیریم و این نوسانات خشونت‌آمیز به جلو و عقب را متوقف کنیم. 🔹من با کارن آرمسترانگ در «تحول بزرگ» موافقم که: ما باید اخلاق را دوباره به معنویت وصل کنیم و با حرکتی ورای عصر محوری the Axial Age، و همچنین قانون‌زدگی [صِرف] عصر ایمان فقهی-کلامی، به ایمان انضمامی دینی و قرآن برگردیم. 🔹پس از تمام این بالا و پایین رفتن‌ها ما باید به وضوح ببینیم که اخلاق یک امر درونی است؛ اخلاق مربوط به سرشت روح فرد به‌عنوان بودن -در- عالم است. 🔹دل‌شکستگی جوانان ما از آنان‌که داعیه‌دار دینداری‌اند و سنگ ایمان را به سینه می‌زنند، اما در منفعت‌جویی و تحکّم رفته‌اند، فقط با برگشتن به ایمان انضمامی، به‌معنای اتصال اخلاق و معنویت، تسکین خواهد یافت. 🔹آنان‌که به ایدئولوژی سکولاریسم پناه برده‌اند، این «دیدگاه نانتیجه‌گرا» به گوش‌های عمل‌گرا و سکولارشان بیگانه است. 🔻متن کامل مصاحبه: 🌐 http://fekrat.net/?p=860 📌کانال فکرت: 🆔 @fekrat_net