🔰 مختصری از درس‌گفتار روش‌شناسی شهید مطهری در استنباط دین 🔺شهید مطهری در کتاب نقدی بر مارکسیسم اشکالی بر نظریه علامه مطرح کرده‌اند. به نظر شهید اولا حرف علامه طباطبایی با حرف فیلسوف غربی، راسل، یکی است و اعتباری دانستن خوبی و بدی به نسبیت می‌انجامد و در نتیجه، دیگر اخلاق جاودانه نیست. مثلا ازدواج با همجنس در برهه‌ای اخلاقی نبوده اگر در برهه‌ای اخلاقی باشد باید آن را تایید کرد؟! 🔸شهید مطهری برای رفع شبهه ۳ دلیل می‌آورد: ۱. انسان دارای ۲ بُعد است؛ یکی حیوانی و دیگیری واقعیت و بُعد ملکوتی که به سمت کمال حرکت می‌کند. ۲. واقعیت حیوانی کاملا متفاوت و اعتبار آن نیز متفاوت است اما واقعیت ملکوتی و عقلانی انسان ثُبات دارد و تحت تاثیر عواطف و امیال و احساسات نیست. ۳. اعتبار اگر تحت تاثیر عقل باشد ثابت و همه چیز براساس مصلحت است. 🔹نگاه عمیق‌تر به نظر علامه طباطبایی با تفکیک اعتبارات ساختاری و محتوایی رفتارهای هر شخص به عنوان انسان مراحلی را طی میکند(فاعل بالقصد). 🔸هر فعل ۲ اعتبار دارد یکی خوبی و بدی و دیگری اعتبار وجوی عام(جعل باید و وجوب)، حتی فردی که دزدی می‌کند برای خودش یک اعتبار وجوب دارد مثلا رفع گرسنگی خانواده و می‌گوید در این شرایط باید دزدی کنم. به تعبیر دیگر، شخص یک‌بار فعلی را نسبت به خودش می‌سنجند و یک جعل باید میکند و یک موقع خارج از انجام فرد و خوبی و بدی فی نفسه متعلق به خود فعل است مثلا صداقت که مبتنی بر مصالح است، خوب است. بله ممکن است شخص به خاطر اهداف خودش صداقت را بد بداند و دروغ را خوب! 🔹پس ۲ نظام اعتبار داریم: ۱. افراد و ۲. افعال یک خوبی و بدی که شخص برای افعالش تولید میکند و یک خوبی و بدی که برای خود فعل است که اعتبارات محتوایی است. بعضی اخلاق‌های خوب و بد متغیّر و برخی ثابت هستند. اگر مصلحت و مفسده همیشه ثابت باشد آن فعل خوب است و اگر متغیر باشد همیشه خوب نیست و بر طبق مصالح و مفاسد. 🔹🔸از این جهت می‌توان وٍفاقی بین نظر علامه و شهید مطهری برقرار کرد. 📚||مدرسـه‌ی علـوم انسـانی فکـرت|| @fekrat_sch @fekrat_sch