نگاهی به موضوع « ذوالقرنین » و موجوداتِ ماورایی یاجوج و ماجوج 🔻
قسمت (هفتم) 7️⃣
🔻 سفر حضرت علی (ع) به سد یاجوج و ماجوج و کوه قاف
🔷 من رو به امیرالمؤمنین (علیه السلام) کردم و دیدم که ایشان بر روی کرسی نشسته بودند و نور از چهرهی ایشان ساطع بود و چهره ایشان از ماه درخشانتر بود .
🔶 پس باد در زیر ابر وزیدن گرفت و ما صدایی همچون صدای رعد و برق شنیدیم و ابر بالا رفت.آنگاه به حرکت خود ادامه دادیم تا این که به سد یأجوج و مأجوج رسیدیم. حضرت به باد فرمان داد: ما را در جایی در پس این کوه فرود بیاور و با دست خود به کوه سر به فلک کشیدهای اشاره نمود که آن کوه خضر بود. وقتی به کوه نگاه کردیم، دیدیم که ارتفاع کوه به اندازه دید چشم است و آن کوهی بود که همچون پارهای شب سیاه و تار بود و از اطرافش دود بر میخاست.
🔷 امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: ای ابا محمد! من صاحب این امر هستم و آن بردگان تحت فرمان من هستند. سلمان گوید: سه گونه خلق دیدم. یک گونه آنها قامت هر کدامشان صد و بیست ذراع بود و گونه دوم هم، قامت هر کدام از آنان شصت ذراع بود و گونه سوم هم چنان بود که هر کدامشان یک گوشش را در زیر خود پهن میکرد و گوش دیگری را دور خود میپیچید(حضرت سلمان در این سفر فضایی به همراه علی(ع) قوم یاجوج و ماجوج را مشاهده می کند و آن ها را توصیف می کند ).
🔶 آنگاه امیرالمؤمنین علیه السلام به باد دستور داد تا ما را به کوه قاف برساند. وقتی به آنجا رسیدیم، دیدیم که آن کوه از زمرد سبز رنگ است. و فرشتهای به شکل عقاب بر روی آن کوه است. آن فرشته به امیر المؤمنین علیه السلام نگاهی نمود و گفت: سلام بر تو ای وصی و جانشین پروردگار جهانیان.
🔷 عرض کردیم: اسم فرشتهای که مأمور قاف است چیست❓فرمود: ترجائیل. گفتیم: یا امیرالمؤمنین! شما هر شب چگونه به اینجا میآیی و بر میگردی❓فرمود همین طور که شما را آوردم. قسم به آن کسی که دانه را شکافت و انسان را آفرید، من از ملکوت آسمانها و زمین آن قدر در اختیارم هست که اگر شما مقداری از آن مطلع شوید، تاب تحملش را ندارید.
🔶 آنگاه فرمود : اسم اعظم خدا هفتاد و دو حرف است. در نزد آصف بن برخیا یک حرف بود و همان یک حرف را به زبان آورد و خداوند فاصله بین او و تخت بلقیس را فرو برد، به طوری که تخت را برداشت. بعد زمین سریعتر از یک چشم به هم زدن به صورت اولی برگشت. به خداوند سوگند در نزد ما هفتاد و دو حرف است. یک حرف دیگر هست که خداوند به خود اختصاص داده و در علم غیب است. و لا حول و لا قوه الّا باللَّه العلی العظیم.
🔷 بعد به باد دستور داد و ما را حرکت داد تا میان فضا رسیدیم و زمین را مانند یک درهم (سکه) دیدیم. بعد ما را به فاصله کمتر از یک چشم به هم زدن، در خانه امیرالمؤمنین علیه السّلام گذاشت. موقع اذان ظهر که مؤذن اذان میگفت به مدینه رسیدیم. موقع برآمدن آفتاب از مدینه خارج شده بودیم. گفتیم: واقعا شگفت انگیز است! در کوه قاف بودیم که پنج سال راه است و برگشتیم در مدت پنج ساعت از روز. امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود: اگر من بخواهم تمام دنیا و آسمانهای هفتگانه را بگردم و برگردم در فاصله کمتر از یک چشم به هم زدن با اسم اعظمی که دارم میتوانم.
🔻{ دوستان بدانند که حضرت علی غلو نمی کند و چنین سیری از نظر علم امکان پذیر است دانشمندی به نام گیور گیو چنین می نویسد:
🔷 ولى یک سرعت وجود دارد که آنى است و در یک لحظه از یک سر جهان به طرف دیگر اثر مى کند و آن سرعت تأثیر «امواج نیروى جاذبه» مى باشد.
♦️ «اگر در همین آن، در انتهاى جهان یک کهکشان که داراى دهها میلیون خورشید است ناگهان جدا شده و مبدّل به امواج گردد نیروى جاذبه بطورى عکس العمل نشان مى دهد که در همین لحظه نظام جهان متعادل مى شود و اگر این طور نبود همان ثانیه که آن کهکشان تفکیک و مبدّل به امواج گردید دنیاى خورشید ما هم باید نابود گردد».
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
🔻🔻
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
ادامه دارد....🔻🔻