برگی از صحیفه/ نامه اخلاقی عرفانی امام به عروسش فاطمه طباطبایی/همسر سید احمد خمینی   بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏ فاطى که ز من نامه عرفانى خواست از مورچه‏اى تخت سلیمانى خواست‏ گویى نشنیده «ما عرفناک» از آنک به جبریل از او نفخه رحمانى خواست‏ آخر پس از اصرار، مرا وادار کردى از آنچه قلبم ناآگاه است و از آن اجنبى هستم طوطى وار چند سطرى بنویسم. و این در حالى است که ضعف پیرى آنچه در چنته داشتم- هر چند ناچیز بود- به طاق نسیان سپرده و گرفتارى‏هاى ناگفتنى و نانوشتنى بر آن اضافه شده و کافى است که تاریخ این نوشتار بگویم تا معلوم شود در چه زمانى براى رد نکردن تقاضاى تو شروع نمودم. شنبه 24 شعبان المعظم 1404- 5 خرداد 1363- خوانندگان در این تاریخ ملاحظه کنند اوضاع جهان و ایران را. از کجا شروع کنم؟ بهتر آن است از فطرت باشد فِطْرَةَ اللَّهِ الّتى‏ فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها لا تَبْدیلَ لِخَلْقِ اللَّه در این جا به فطرت انسانها بسنده کرده، گرچه این خاصّه خلقت است وَ انْ مِنْ شَیْ‏ءٍ الّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ همه گویند: ما سمیعیم و بصیریم و هُشیم با شما نامحرمان ما خامُشیم‏ @fetneh1🔥 ادامه دارد⬇️⬇️