🔹۱. فیلترینگ و سانسور در تمام کشور های پیشرفته‌ی جهان، طبق قانون، وجود داره. مصادیقش رو با جست و جوی به زبان اون کشور می‌تونید بیابید؛ مثلا بعضی از ویدئو کلیپ های ، در خود تلویزیون کره پخشش ممنوعه؛ یا بعضی ایالت های امریکا قوانین سفت و سختی برای حضور در فجازی قائلن؛ یا قضیه‌ی رده‌بندی سنی در سینما و بازی های کامپیوتری که ایران در مقایسه با امریکا و انگلیس و ژاپن، و یله‌ست. پس اصل فیلترینگ، بستن بعضی بستر ها و محدودسازی، کاری عقلانیه و مختص به ما نیست. 🔹۲. بر فرض که هیچ جای جهان قوانین محدودسازی اینترنت وجود نداره. ما اگر به اعتقاد داریم، بسیاری از بستر ها مثل اینستاگرام و توییتر و تیک‌تاک و... فسادزاست؛ بعضی فقها می‌فرمان حضور در این بستر ها به شرط اینکه ترس از افتادن در گناه نداشته باشیم، حلاله و اگر بدونیم با ورود به مثلا اینستاگرام، آلوده می‌شیم، شرعا حق ورود نداریم؛ که تجربه‌ی حضور من در این بستر ها از حدود هشت سال پیش، می‌گه که حتما اینستا و و... باعث فساد اخلاقی، و عملی ما خواهد شد. پس شرعا اجازه‌ی ورود نداریم. حاکمیت هم که وظیفه‌‌ی از بین بردن بستر های فساد رو بر عهده داره، طبیعتا باید فیلتر کنه. هر چند بنده با فیلتر های مخالفم؛ اینستاگرام باید از بدو امر فیلتر می‌شد نه اینکه مردم رو بکشونیم اونجا، چند سال از خودشون عکس های ناجور بذارن، ها که ریخت تازه بیایم به بهانه‌ی امنیتی ببندیم. 🔹۳. بعضا می‌گن برای باید بریم؛ حتما! اگر رسانه هستیم و سواد تبلیغی داریم، چرا که نه. اما دعوت عموم مردم به حضور و فعالیت در این بستر ها، وجهی نداره 🔹۴. پس به صورت کلی، حضور در بستر های مجازی، برای متخصصین، حتما لازم و مفیده؛ از طرفی کسی که متخصص باشه راهکار هایی برای دور زدن# فیلترینگ داره و در انجام وظیفش خللی وارد نمی‌شه؛ پس هایی که گرفته می‌شه به‌جا نیست و نباید به بهانه‌ی کار فرهنگی، از خودمون کوتاه بیایم. 🔹 با قاعده و بر اساس قانون و بدور از سیاست‌زدگی، و لازمه 💙فیلموسوفی، هنر، فلسفه، رسانه @filmosophy