خاطره "حاج آقا قرائتی" از دیدن یک دختر زیبا👩🏻‍💼 در اتاق رئیس! 👇🏻 من در اتاق یك رئیسی رفتم، كار داشتم. تا در را باز كردم دیدم یك دختری حالا یا دختر یا خانم، خیلی خوشگل است. تا در را باز كردم، اوه... چه شكلی! داخل اتاق رئیس رفتم گفتم: شما با این خانم محرم هستی؟ -گفت: نه! گفتم: چطور با یك دختر به این زیبایی تو در یك اتاق هستی و در هم بسته است. - گفت: آخر ما حزب اللهی هستیم. گفتم: خوشا به حالت كه اینقدر به خودت خاطرت جمع است. حضرت امیر به زن‌های جوان سلام نمی‌كرد. گفتند: یا علی رسول خدا سلام می‌كند تو چرا سلام نمی‌كنی؟ گفت: رسول خدا سی سال از من بزرگتر بود. من سی سال جوان هستم. می‌ترسم به یك زن جوان سلام كنم یك جواب گرمی به من بدهد، دل علی بلرزد. گفتم: دل علی می‌لرزد، تو خاطرت جمع است. 🤔 بعضی‌ها خودشان را از امیرالمؤمنین حزب اللهی‌تر می‌دانند. (خود بزرگ‌بینی) 👿