تو از موری 🐜 کمتر نیستی! "امیر تیمور گورگان" در هر پیشامدی آنقدر "ثُبات‌قدم" داشت که هیچ مشکلی سد راه وی نمی شد. علت را از او خواستند - گفت: وقتی از دشمن فرار کرده بودم و به ویرانه ای پناه بردم، در عاقبت کار خویش فکر می کردم؛ ناگاه نظرم بر موری ضعیف افتاد که دانه غَله ای (=دانه گندم) از خود بزرگتر را برداشته و از دیوار بالا می برد. چون دقیق نظر کردم و شمارش نمودم دیدم، آن دانه شصت و هفت مرتبه بر زمین افتاد، و مورچه عاقبت آن دانه را بر سر دیوار برد. از دیدار این کردار مورچه چنان قدرتی در من پدیدار گشت که هیچگاه آنرا فراموش نمی کنم. با خود گفتم: ای تیمور تو از موری کمتری نیستی، برخیز و درپی کار خود باش، سپس برخاستم و همت گماشتم تا به این پایه از سلطنت و پادشاهی رسیدم 💪🏻 ✌️🏼