چکار کنیم که از بدمان بیاید و از آن پیدا کنیم؟ (قسمت اول) اگر ما از گناه تنفر پیدا کنیم، سمت آن نمی رویم. اگر ما به خدا پیدا کنیم، به سمت خدا خواهیم رفت. خوب اگر بدواً می توانستیم ترک گناه بکنیم یا عشق به خدا پیدا بکنیم، مسئله حل بود. کدام انسان نادانی گناه می کند؟ معلوم است که ما به سادگی نفرت از گناه پیدا نمی کنیم. معلوم است که ما به سادگی عشق به خوبی ها پیدا نمی کنیم. کسی دنبال این نباشد. ما نباید دنبال میانبُرهایی باشیم که کار ما را مخدوش بکند. چرا من مقابل این انتظار می ایستم؟ وقتی این انتظار برای انسان ایجاد می شود، انسان بدتر تنبل میشود. خوب شدن را به زمانی واگذار می کند که تنفر پیدا کند. دنبال راههای آسان تنفر پیدا کردن می گردد. واقع بینانه دنبال راه ترک گناه نمی گردد. پس اگر ما تنفر پیدا بکنیم، چیز خوبی است. برای اینکه تنفر از گناه پیدا بکنیم، چند راه هست. یکی اینکه با خوب ها زیاد نشست و برخاست کنیم. انسان وقتی به فضای آدمهای خوب می رود، از گناه فاصله می گیرد. راه دیگر این است که با کسانی که از گناه لذت می برند، نشست و برخاست نکنیم. بعضی ها هستند وقتی فیلم سیاه و سفید می بینند، رنگی تعریف می کنند و انسان فریب می خورد و دیگر نمی تواند از گناه فرار کند. این نشست و برخاست ها باید محدود بشود. بعضی ها اهل گناه هستند. اگر کسی از او گناه سر بزند، البته ما نمی توانیم معصوم پیدا بکنیم ولی بعضی ها اهل تبلیغ گناه هم هستند. یک آدم معتاد بخاطر کمبود هایی که در زندگی اش حس می کند، مجبور است دیگران را به اعتیاد دعوت کند. زیر پای دیگران را خالی کند تا آنها را به سمت خودش بکشد و بتواند خودش روحیه پیدا کند. این دو تا راه آسان است که به مرور در انسان تنفر ایجاد می کند. @rahasho