☑️ علمي معنوي فرهنگي 💠گفت‌وگو با 🔻 بخش 2️⃣ 📝سوال: فلسفه خوانی چه نقشی در حیات علمی، معنوی و فرهنگی طلبه دارد؟ ✅ پاسخ: [بخش دوم] 🔹حضرت استاد حسن زاده می‌فرمودند همان گونه که ما برای اجتهاد در احکام شرعی، نیاز به خواندن فقه و اصول با همین روال معلوم حوزوی داریم، برای اجتهاد در باب معارف هم به کتاب‌های بوعلی، فارابی، شیخ اشراق و بهتر از همه ملاصدرا و ابن عربی احتیاج داریم که واقعاً هم مسائل را حل می‌کنند. بدون اغراق، گاهی در جلساتی از بحث فصوص، باید سیصد روایت در کنار هم چیده می‌شد تا می‌توانستیم یک نتیجه گیری کنیم. 🔹لذا اگر طلبه‌ای می‌خواهد در باب معارف مجتهد شود، حتماً نیاز به بحث‌های فلسفی – عرفانی در این سنتی که تا کنون شکل گرفته دارد. باید تمام این کتاب‌ها خوب خوانده شود. بسیاری از بزرگان ما که در وادی معقول نیامده اند، وقتی که از معارف حرف می‌زنند، در حدّ سطح و فهم عادی است و این خوب نیست و همین باعث می‌شود که مثلا راحت جبر را می‌پذیرند. بعضی از بزرگان راحت تصریح می‌کنند: «اینجا که رسید قلم بشکست»؛ چرا باید اینطور باشد؟! چرا وقتی به بحث توحید می‌رسند، بعضی از اقوال خیلی ضعیف می‌تواند راحت در دل آن‌ها بنشیند و «خلق و ایجاد» را به ضعیف‌ترین طرح قبول کنند ولو اینکه با بسیاری از متون دینی دیگر جور در نیاید. 🔹شخصی خیلی راحت می‌گفت: «خلق، یعنی خدا گفت باش و شیء ایجاد شد»! و در ادامه نیز، قرب وریدی حضرت حق را نمی‌توانست تبیین کند؛ اینکه در عین خلق، خداوند در تار و پود مخلوق حاضر باشد؛ «نحن اقرب الیه من حبل الورید» یعنی از رگ گردن به شما نزدیک تریم. نباید اینطور بگوییم که نسبت خداوند با مخلوقات، مثل نسبت من با این صندلی است که بعد از خلق، ربطی به من ندارد. می‌گفت «ما طبق روایات، قائل به بینونت عزلی نیستیم» ولی در توضیح مسئله مجددا همان بینونت عزلی را می‌گفت و فاصله‌ای بین خالق و مخلوق درست می‌کرد! 🔹وقتی به معارف می‌رسند، یک مقدار تأمل کم می‌شود. چطور در باب احکام شرعی که با طوائف مختلف روایات رو به رو می‌شویم؛ نکات هر طائفه را نام برده و وجه جمع آن‌ها را بررسی می‌کنیم تا یک نتیجه بگیریم و می‌گوییم این کار از غیر مجتهد بر نمی‌آید، که کار بسیار خوبی هم است؛ همین را در باب معارف هم باید انجام داد، که به کمک فلسفه انجام می‌گیرد. 🔹الان بزرگانی داریم که تقریرها و تحلیل هایشان عمیق است. علامه طباطبایی که المیزان را نوشته، فقط ظهورگیری قوی داشته؟ من به ظهورگیری قائل ام، اما قوت‌ها و قدرت‌های زیادی جمع شد که این کتاب نوشته شد. چرا المیزان اینقدر قوت دارد؟ دلیلش این است که سر این سفره نشسته است. ایشان با این سنت و با شیوه‌ی ظهورگیری درست و روش فهم درست متن آشناست. به نظرم در روش فهم معارف، فلاسفه از همه جلوترند. متأسفانه ما در جاهای دیگر با چنین روش فهمی رو به رو نیستیم؛ این آقایان هستند که روش فهم درست را می‌دانند. در روش فهم و روش تحلیل مسائل و قوتی که در فهم هست، همه از سفره‌ی فلسفه بلند می‌شود. 🔹طلبه‌ای که می‌خواهد مجتهد شود، باید این راه را طی کند، حال گاه فهم دینی در باب احکام می‌شود و گاه فهم دینی در باب معارف. معارف، کمتر از احکام نیست؛ بلکه بیشتر هم است و فقه اکبر است. اگر اصول و عقاید را با عمق آن، در حوزه نخوانند، پس در کجا باید بخوانند؟ 📖منبع: مصاحبه نشریه خط با استاد یزدانپناه —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac