💠 💠 💢بخش 3️⃣4️⃣ 🌐 عرفان نظری 🔘 خداشناسی عرفانی (وحدت وجود) 🔘 تحلیل عرفانی از نظام واقعیت 🔺 عرفا تشکیک خاصی صدرالمتألهین را نمی پذیرند و به دیگر سخن، شدت و ضعف در اصل وجود را قبول ندارند؛ زیرا به اعتقاد ایشان یک وجود بسیط، یک پارچه و بی نهایت واقع را فراگرفته است که همان وجود خداوند است و دیگر وجودی در میان نیست، اما آن وجود واحد، دارای ظهور و تجلی است که به صورت تشکیکی و شدت و ضعفی از کامل ترین تا ضعیف ترین ظهور را دربر گرفته است. 🔺 در اصطلاح عرفا از آن ظهور به «نَفَس رحمانی» یا «وجود منبسط» یاد می شود که در هر مرتبه اش حق تعالی به نوعی ظهور می کند؛ در یک مرحله ظهور کامل و در مرحلۀ پسین ظهوری ضعیف تر و ... که از آن با «تشکیک خاص الخاصی» یاد می شود. 🔺 در این سامانه هستی شناسانۀ عرفانی فقط دو نوع از «تحقق داشتن» یافت می شود؛ زیرا در این دستگاه تحقق با حیث تعلیلی که علت افاضۀ وجود معلول باشد، وجود ندارد؛ چون دو وجود مطرح نیست تا یکی علت و دیگری معلول باشد. 🔺 در مورد اصل وجود که نزد عارفان با حق تعالی مساوی است، تحقق با حیث اطلاقی جاری است؛ زیرا وجود حق بدون نیاز به علت و قیدی تحقق دارد و غیر از وجود حق هرچه باشند، با حیث تقییدی و با واسطۀ وجود حق تعالی موجود و متحقق می باشند. 🔺 بنابراین اگر در عرفان برای موجودات و غیر خدا وجودی قایل نیستند، بدان معنا نیست که هیچ واقعیتی نداشته و هیچ و پوچ باشند، بلکه تحقق با حیث اطلاقی یا تعلیلی برای غیر خدا قایل نبوده و آنها را به صورت تقیید به وجود حق، موجود و واقعی می شمارند و گاه در عبارات خود از این نوع تحقق و وجود به «وجود مجازی»؛ وجود غیر حقیقی، وجود وهمی و مانند آن یاد می کنند. 🔘 مثال هایی در تبیین وحدت شخصیۀ وجود 1️⃣ دریا و موج دریا 🔺 از یک طرف به طور قطع دریا غیر دریاست؛ زیرا می توان دریایی را تصور کرد که هیچ موجی نداشته باشد و پس از آن مواج شود؛ باید پذیرفت که این موج هایی که پدید آمده اند غیر از دریا و آب دریا هستند؛ زیرا زمانی نبودند و هم اینک به وجود آمدند. از طرف دیگر موج دریا چیزی بر دریا نیفزوده است. هرچه هست، همان آب دریاست. 🔺 اما با این حال کسی نمی تواند موج را انکار نماید و آن را فقط امری وهمی و ذهنی بپندارد. عرفا می گویند: نسبت حق و خلق شبیه نسبت موج و دریاست؛ زیرا همه موجودات و عجلیات در واقع امواج دریای بی کران وجود حق تعالی هستند. 2️⃣ آینه ها 🔺 اگر اتاقی را آینه های گوناگون، آینه کاری نمایند، به گونه ای که بعضی مقعر، بعضی محدب، بعضی مسطح، بعضی رنگی و با رنگ های مختلف و بعضی بدون رنگ؛ بعضی زنگ زده و برخی صیقل دیده؛ با شکل ها و اندازه های متفاوت و در جهات و زاویه های گونه گون باشند، وقتی انسانی وارد این اتاق می شود و در وسط آن می ایستد، هزاران تصویر انسان از همان یک فرد در این آینه پدید می آید و هر آینه ای به حسب استعداد، اندازه، رنگ و شکل خود، تصویر و جلوه ای خاص از همان یک انسان پدیدار می نماید. 🔺 عرفا می گویند: مثال حق تعالی با موجودات عالم این چنین است؛ یعنی همۀ موجودات از عقل اول تا ماده نخستین همگی آینه های چهرۀ حضرت حق هستند. هر موجودی به اندازۀ استعداد و خصوصیات خود حق نما و وجود نماست. 📚 منبع: کتاب آشنایی با مجموعه عرفان اسلامی ص 249_253 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac