نکاتی که پیرامون مناظره آقایان نصیری و سوزنچی در مباحثه با دوستان نوشته ام:
چند مقدمه در کلام آقای نصیری هست:
" مقاومت مردم در مقابل حکم شرعی مساوی است با عقب نشینی از اجرای حکم شرعی" "دو قطبی شدن جامعه در تضاد با امر به معروف و نهی از منکرست" این ها جملات ایشان بود که بنظرم محل خدشه است
آیا در جامعه دو قطبی شکل گرفته و آن ناشی از قانون الزام است؟
1.جواب: می تواند دلایل دیگری داشته باشه مثلا مهمترین آن را دوگانگی که در ساحت سیاست ورزی حکومت رخ داده مهمترین دلیل می دانم. علی رغم وجود قانون و سیاست رسمی و اصولی. هم هاشمی هم خاتمی هم احمدی نژاد هم روحانی در این قضیه خلاف قانون عمل کردند و تبلیغ کردند. و البته به طبعش مقابله اصولی با بی حجابی رخ نداد و فالور و هوادار جمع کردن برای سیاستمداران اصل شد.
2.اتفاقا آمار نشان می دهد که اکثریت جامعه معتقد به حجاب شرعی هستند هر چند آمار گیری در مسائل اندیشه ای و اعتقادی کاری عبث است. و اساسا حکومت اعتقادی شکل می گیرد تا جامعه را به مطلوب و آرمانش برساند. نه آنکه با رای گیری عقب نشینی کند. این دیگر جامعه اعتقادی و ایمانی نیست. کاملا و صد در صد سکولار و عرفی است و ارزش هایش را هوای نفس جامعه می گیرد نه الهیات جامعه که مبتنی بر وحی و معارف دینی است.
3.نکته بعد درباره ماهیت حجاب است که امری اجتماعی است؛ حجاب امری اجتماعی و در نسبت با غیر است که تعریف می شود. این غیر از درون خانواده تعریف می شود تا کف خیابان. هر چند حکومت نسبت به درون خانه وظیفه ای جز ارشاد و تربیت ندارد (تعلیم معارف و احکام شرعی و اخلاقی).
4.نکته دیگر درباره تبعات وحشتناک بی قانونی و عدم الزام است؛ فرض می کنیم که اکثریت جامعه اخلاق مدار و نسبت به احکام شرعی پایبند می ماند، خب نسبت به ده درصد دیگری که اهل رعایت نیست و به دنبال هتک همه حیاها و عفاف هاست چه باید کرد؟ آیا با رای گیری باید تکلیف مشخص شود؟ محدوده پوشش چه مقدار باید باشد؟ با چه مناط و معیاری؟ عرف تعیین کند و نظر اکثریت یا شرع؟ این ها مسائلی است که در این نظریه از هم گسیخته و به فروپاشی اخلاقی جامعه منجر می شود. مسیری که جهان غرب به آن رسید.
5.برخی به امیرالمومومنین ع استناد می کنند که ایشان در برخی امور کوتاه آمده اند.اولا امیرالمومنین در این زمینه (نماز تراویح)، عبادت فردی و فرعی پیش پا افتاده و غیر ضروری اجتماعی، بر جامعه ای حکومت می کردند که فقه شان دستخوش تحولاتی در دوره های قبل شده بود. ثانیا نیروی بازدارنده اجتماعی و جمعیت همراه و قدرتی نداشتند. ثالثا در ابتدای امر حکومت بود و نیاز به فرهنگ سازی داشت تا فقه اهل بیت ع جا بیافتد. رابعا امیرالمومنین ع در موارد بسیاری که جنبه اجتماعی و حکومتی داشتند بسیار محکم و با صلابت ایستادند.
6.مثلا در مقابل معاویه. مثلا در مقابل ابوموسی در حالیکه جامعه کوفه را با خود همراه کرده بود در داستان بی طرف ماندن در جنگ جمل. که حضرت واکنش تند و محکمی داشنند. و مثالهای دیگر از اجبار و مقاومت ایشان پای نظرات و اصول. در ماجرای حکمیت هم حکم ابوموسی را رد کردند. و جنگ با نهراونی ها و از دم تیغ گذراندن آنها نشان از ایستادن پای اصول بود. امیرالمومنین در حالی به شهادت رسیدند که هنوز به جامعه خود فشار میاورد تا در النخیله جمع شوند برای پیکار با معاویه، در حالیکه جامعه کاهلی می کرد!
7.اما امروزه هم مجمع تشخیص مصلحت نظام همین کار را میکند. گاه در مقابل یک حکم اولی میایستد و حکم دیگری بنابر ضرورت و مصلحت میدهد. اما این نباید ما را به این نقطه برساند که از اساس حکم اولی اشتباه بوده و الزام اولی نادرست! اینجای کارست که ما به آقای نصیری نقد داریم. بنابر ضرورات و مصالح که منجر به حکمی شود دلیل بر نادرستی احکام اولیه نیست.
8.در حالیکه ایشان ادعا میکنه که بر فرض الزامی بودن (از اساس منکر الزامی هستند)، حالا که مردم نمی خواهند (ادعای دوم)، پس از اول اشتباه کردیم که الزام کردیم(نتیجه) من میگم سلمنا که حرف شما درسته (قبول ندارم) و امروز به ضرورات و مصالح مجبور به کوتاه آمدن باشیم اما این دلیل نمیشه بر غلط بودن گزاره الزامی بودن حجاب.
9.ایشان جمهوری اسلامی را از این حیث خطاکار میداند. و در واقع امامین انقلاب را نقد میکند که در این مسیر از ابتدا اشتباه کردند. یعنی نه امروز که مردم نمی خواهند (به زعم ایشان) از سال ۵۷ اشتباه رفتیم؛ جالب اینکه ترکیه را موفق میدانند! چون مثالی دارند از نوه با حجابی که مادربزرگش بی حجاب بوده!! همچنین ادعا می کنند میگویند در ج. ا این همه احکام عمل نمیشود و فساد و ... فراوان است. حالا گیر داده اید به حجاب که از قضا پایگاه مردمی حکومت را نیز تضعیف کرده است.
10.تنبیه: نقد آقا و امام حتی ضد انقلاب نیست چه برسد به ضد دین.
#نصیری
#حجاب
#انقلاب_اسلامی
#اطراف
@atraf_man