◀️ ادامه... (ستاره شو؛ آدم شو) 🔹 دخترانی دیگر بر روی صحنه آمدند؛ آنان هم با حجاب کامل و باوقارشان، نمایش استعداد خود را دادند و به همه گفتند که حجاب، محدودیتی برایشان ندارد. دو نفرشان به کار آیینی پرداختند و اجرایشان، پر بود از مفاهیم دینی و ارزشمند. اوج ماجرا، آنجا بود که در شأن و مقام بانوی دو عالم، حضرت فاطمه (س) گفتند: «او به لبخندی شفاعت می‌کند» و یا اینکه «زن اگر اوست، مردان بنده‌اش...». اجرا از سوی آن دختر دانش‌آموز، به روح جمهوری اسلامی یعنی «شهید حاج قاسم سلیمانی» و نمایش تابلویی از آن سردار دل‌ها با نقاشی ضرب انگشت سیصد دانش‌آموز دختر مدرسه‌ی قاضی ختم شد. چه زیبا بود که دختری آنچنان با هزار هجمه‌ی دشمن، شجاعانه فریاد از ارزش‌ها و آرمان‌ها بزند. 🔸 دیگری اجرایش را به «حضرت سلطان امام علی بن موسی الرضا علیه‌السّلام» اختصاص داده بود. آنگاه که با نوای «آمدم ای شاه پناهم بده»، تو را زائر صحن و سرای امام الرّئوف می‌ساخت. این دانش‌آموز چقدر عاشقانه، حال و هوای مشهدالرّضا را به دل‌ها هدیه داد؛ کمی به اطراف نگاه می‌کردی، اشک عشّاق را هم می‌دیدی. پایانش آن خادم نونهالِ کوی رضا بود که برای داوران و برخی عوامل برنامه، هدیه‌ای رضوی آورد. 🔹 آیا این صحنه‌ها زیبا نیست؟! آیا اینان استعداد نیستند؟! می‌دیدی که چگونه یک دانش‌آموز در این قرن پرچالش و فریبنده، تمام وجودش را برای ارزش‌ها خرج می‌کند و پای آرمان‌هایش ایستاده و کاری به چراغ قرمز و قضاوت دیگران ندارد. شجاعانه اعتقاداتش را فریاد می‌زند. اینها ارزشمندند؛ در این اجراها، ارادت و اعتقاد موج می‌زد... 🔸 دختری دیگر، نمایش یک خوزستانی در جنگ را نشان داد. توسلش به اعتقاد پاک و آن مراد پیرش، فقط امید را جاری می‌ساخت. چه هنرمندانه، رنج‌های مردم و بانوان خوزستانی را بازی کرد. مفاهیم مقاومت را در اجرایش مشهود می‌دیدی و چقدر این دانش‌آموزان، اهل فهم حقایقند... 🔹 دو بخش پایانی داستان دیشب را به اجرای گروهی و نمایش حرکات رزمی اختصاص دادند. ابتدا گروهی از دختران با شعار «خودشناسی» تا «خداشناسی»، اهداف ورزش خود را فریاد زدند که زیباترین صحنه‌ی نمایش رزم‌شان بود. آنها آمده بودند تا با ناامیدی، بی‌اعتقادی، تن‌پروری و تنبلی، جهالت و هر مقوله و موضوع شیطانی، بجنگند و رزم داشته باشند. صحنه‌ای را رقم زدند که بی‌نظیر بود و با یک کار گروهی و جمعی، «پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران» را با افتخار و با شعف به دست گرفتند و لحظات غرورانگیزی را خلق کردند. آری آنها با این نمایش، چنین پیام دادند که با همه‌ی مفاهیم مقدس و تمام ارزش‌های انسانی در زیر این «پرچم مقدس»، حضور دارند و رشد می‌یابند و با جنود شیطان می‌جنگند. 🔸 نمایش شجاعت و قدرت و توان گروه پسرانِ دانش‌آموز نیز به مخاطب یک روحیه‌ی خوبی می‌داد. وقتی این صحنه‌های ورزشی را می‌دیدی، حسرت می‌خوردیم که چرا فضاهای ورزشی در شهر ما اینقدر کم است؟! این نوجوانان، تلاش داشتند سلامت روان و تن را تبلیغ کنند. چقدر با ترویج این نوع ورزش‌ها، می‌توان به سلامت جامعه و افراد کمک کرد. متأسفانه در برخی نقاط شهر، نوجوانانی با برخی اعمال و مصرف برخی چیزها، آدمیان را ناراحت و ناامید می‌کنند؛ اما این دانش‌آموزان بر روی صحنه، امیدها را زنده کردند. 🔹 این استعداد بود که فریاد می‌زد؛ اینها مواهب الهی و نعمات خدا برای هر جامعه‌ای است. می‌توان به جای سرکوب، آنها را تشویق کرد و به آنان کمک داشت تا جامعه‌ای بهتر داشته باشیم. ما باید تمرین آدم شدن را داشته باشیم و هر کسی می‌توان با پرورش استعداد خود که ودیعه‌ای الهی است، به خود و جامعه کمک کند. البته باید در نظر داشت هر برنامه‌ای، نقایصی دارد و هیچ کاری از آدمیان، بی‌عیب و نقص نیست. إن‌شاءالله نقد این جشنواره و نمایش‌ها و پیشنهادات‌مان را خصوصی و اختصاصی به عوامل می‌رسانیم و نیازی به انتشار آن نیست. ما در حمایت از استعدادها قلم زدیم و امیدواریم بهتر و باشکوه‌تر ادامه یابد. 🔸 در پایان از عوامل این برنامه، تشکر و قدردانی می‌کنیم و عرض خدا قوت داریم. هوای استعدادهای‌مان را با هر هزینه‌ای که داشته باشد، داریم و داشته باشیم و إن‌شاءالله به سمت آدم شدن پیش رویم... «اللّٰهمّ اجعل عواقب امورنا خیراً» 📡 رسانه‌ی فرهنگی اجتماعی گله‌دار فردا https://eitaa.com/galehdar_farda