❇️آیت الله در چهارمین جلسه تبيین بیانیه انقلاب؛ 🔅 قسمت اول ♦️رهبر معظم انقلاب می فرمایند: از میان همه‌ی ملّتهای زیر ستم، کمتر ملّتی به انقلاب همّت میگمارد؛ و در میان ملّتهایی که به پا خاسته و انقلاب کرده‌اند، کمتر دیده شده که توانسته باشند کار را به نهایت رسانده و به‌ جز تغییر حکومتها، آرمانهای انقلابی را حفظ کرده باشند. 🔸 بنا بر این بود که مستندات قرآنی و روایی بیانیه مورد بررسی قرار بگیرد. ابتدا سوال این است که چرا اکثر انقلاب ها نمی توانند آرمان های خود را حفظ کنند؟ جواب این سوال در قرآن آمده است: 💠 وَمَنْ يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَىٰ وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّىٰ وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ ۖ وَسَاءَتْ مَصِيرًا(النساء ۱۱۵) 💠 ترجمه: و هر کس بعد از آنکه [راه] هدایت برایش روشن و آشکار شد، با پیامبر مخالفت و دشمنی کند و از راهی جز راه مؤمنان پیروی نماید، او را به همان سو که رو کرده واگذاریم، و به دوزخ درآوریم؛ و آن بد بازگشت گاهی است. در این آیه دو کیفر برای گروهی از افراد که دارای یکی از سه ویژگی که ذکر می شود بیان شده است: 🔹 ویژگی ها: ۱. کسانی که از خود جدا می شوند که نمونه اتم رهبر، صلی الله علیه و آله و سلم و بعد از آن ائمه اطهار علیهم السلام و بعد از آن ها ولی فقیه است. ۲. کسانی که حق بر آن ها روشن است و رهبر مشروع را می شناسند اما به با وی قیام می کنند. نمونه این مورد بودند که می‌ دانستند امام (ره) بر حق است لکن در همین اهواز در هر مسجدی به صورت اشخاص متدین و ظاهرالصلاح در می آمدند و با تهدید و تطمیع مؤمنین، با انقلاب مبارزه می‌کردند. ۳. کسانی که راهی غیر از راه را می روند. 🔸 ذیل این مورد بحثی میان و وجود دارد و آن هم بحث اجماع است و اهل سنت، را از طریق این آیه(النساء ۱۱۵) ثابت می‌کنند. و به نظر آن ها اتفاق مسلمان بر یک امر موجب شرعیت بخشیدن به آن می شود. 🔹 البته شیعه هم دلالت این فراز از آیه را بر اجماع قبول دارد اما اجماع امامیه با اهل سنت تفاوت دارد. چرا که آن ها اتفاق مسلمان ها را در اجماع مقبول می دانند حال آنکه شیعه می گوید این آیه صراحت در مؤمنین دارد و می فرماید: وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ و طبق تعریف امیرالمومنین(ع) : الْإِیمَان ُتَصْدِیق ٌبِالْجَنَان ِو َإِقْرَار ٌبِاللِّسَان ِو َعَمَل ٌبِالْأَرْکَان؛ (بحارالانوار، ج۶۶، ص۷۴) ایمان تصدیق به قلب و اظهار و اعتراف به زبان و عمل به جوارح و اعضاست. 🔸 در اجماع شخص باید شرط را داشته باشد و اول این مومنین و مومن واقعی امام المؤمنين حضرت علی بن ابی طالب است. پس اجماعی حجت است که از مومنین راستین باشد و در رأس این مومنین امام معصوم است و اجماع نزد ما بخاطر اینکه کشف از قول معصوم می‌کند است بخلاف اهل سنت که اجماع نزد آنها موضوعیت دارد و دارای حجیت ذاتی است. 👈 پس اگر این ویژگی ها در گروهی حاصل شد دو کیفر برای آنها مقرر است. ۱. کیفر اول کیفر که جهنم است که خداوند می فرماید ساءت مصیرا ۲. کیفر دوم که محل بحث ماست کیفر آن هاست و آن این است که هرگروه، هر حکومت یا رژیمی را پذیرفتند حال از روی اجبار ، انتخاب و یا از روی حب دنیا و... خداوند آن گروه را هم به سمت آن حکومت سوق می دهد و به جای اینکه تحت رهبری فقیه جامع الشرایط باشد تحت اوامر اشخاص مستبد خواهند بود و این رها شدن یک عذاب الهی دنیوی برای آن هاست 💠ذیل کیفر دنیوی یک مبحثی دیگری وجود دارد به نام 🔸 در اوایل قرن ۱۹ میلادی که روشنفکران و دانشمندان دل پرخونی از بخاطر ممانعت از پیشرفت علم و تعقل و القای تفکرات جبرگرایانه داشتند برای رهایی از چنگ کلیسا مکتب های را پدید آوردند. مکاتب اومانیستی برای تقابل با کلیسا اعلام کردند که ما را قبول نداریم. ما خدایی را در زمین قبول داریم که مختار است، گرا و سازنده است و آن هم موجودی به نام انسان است. 🔹 به علت سختگیری تحریف شده به تقابل با خدا و ادیان پرداخت اما دانشمندان غربی نمی دانست که اسلام ناب، اصالت انسان را قبول دارد! در قرآن کریم میخوانیم: وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى ﴿النجم آیه ۳۹﴾و اينكه براى انسان جز حاصل تلاش او نيست 🔻 ادامه دارد... ✅ به کانال (در ایتا، تلگرام و اینستاگرام) بپیوندید👇 🇮🇷 @gam_dovvom 🇮🇷