📜 ، خطبه قاصعه . { قسمت دهم } 8⃣1⃣ خيره سری و دشمنی سران قريش 🔻 من با پيامبر (صلّی الله عليه و آله و سلّم) بودم آن گاه كه سران قريش نزد او آمدند و گفتند : « ای محمد ! تو ادّعای بزرگی كردی كه هيچ يک از پدران و خاندانت نكردند ، ما از تو معجزه ای می خواهيم ، اگر پاسخ مثبت داده انجام دهی ، می دانيم كه تو پيامبر و فرستاده خدایی و اگر از انجام آن سرباز زنی ، خواهيم دانست كه ساحر و دروغگویی » . پس پيامبر (صلّی الله عليه و آله و سلّم) فرمود « شما چه می خواهيد ؟ » گفتند : « اين درخت را بخوان تا از ريشه كنده شود و در پيش تو بايستد » . پيامبر (صلّی الله عليه و آله و سلّم) فرمود : خداوند بر همه چيز تواناست . حال اگر خداوند اين كار را بكند آيا ايمان می آوريد و به حق شهادت می دهيد ؟ گفتند : آری ، پيامبر (صلّی الله عليه و آله و سلّم) فرمود : من به زودی نشان تان می دهم آنچه را كه درخواست كرديد و همانا بهتر از هر كس می دانم كه شما به خير و نيكی باز نخواهيد گشت ، زيرا در ميان شما كسی است كه كشته شده و در چاه « بدر » دفن خواهد شد و كسی است كه جنگ احزاب را تدارک خواهد كرد . سپس به درخت اشاره كرد و فرمود : « ای درخت اگر به خدا و روز قيامت ايمان داری و ميدانی من پيامبر خدايم ، از زمين با ريشه هايت در آی و به فرمان خدا در پيش روی من قرار گير » . سوگند به خدایی که پیامبر را به حق مبعوث كرد ، درخت با ريشه هايش از زمين كنده شده و پيش آمد كه با صدای شديد چونان به هم خوردن بال پرندگان ، يا به هم خوردن شاخه های درختان ، جلو آمد و در پيش روی پيامبر (صلّی الله عليه و آله و سلّم) ايستاد كه برخی از شاخه های بلند خود را بر روی پيامبر (صلّی الله عليه و آله و سلّم) و بعضی ديگر را روی من انداخت و من در طرف راست پيامبر (صلّی الله عليه و آله و سلّم) ايستاده بودم ، وقتی سران قريش اين منظره را مشاهده كردند ، با كبر و غرور گفتند : « به درخت فرمان ده نصفش جلوتر آيد و نصف ديگر در جای خود بماند » پيامبر (صلّی الله عليه و آله و سلّم) فرمان داد . نيمی از درخت با وضعی شگفت آور و صدایی سخت به پيامبر (صلّی الله عليه و آله و سلّم) نزديک شد گويا می خواست دور آن حضرت بپيچد ، امّا سران قريش از روی كفر و سركشی گفتند : « فرمان ده اين نصف باز گردد و به نيم ديگر ملحق شود و به صورت اول در آيد » پيامبر (صلّی الله عليه و آله و سلّم) دستور داد و چنان شد . من گفتم : لا اله الّا الله ، ای رسول خدا من نخستين كسی هستم كه به تو ايمان آوردم و نخستين فردی هستم اقرار می كنم كه درخت با فرمان خدا برای تصديق نبوّت و بزرگداشت دعوت رسالت ، آنچه را خواستی انجام داد . امّا سران قريش همگی گفتند : « او ساحری است دروغگو كه سحری شگفت آور دارد و سخت با مهارت است » . و خطاب به پيامبر (صلّی الله عليه و آله و سلّم) گفتند : « آيا نبوّت تو را كسی جز امثال علی (عليه السّلام) باور می كند ؟ » 9⃣1⃣ الگوهای كامل ايمان 🔻و همانا من از كسانی هستم كه در راه خدا از هيچ سرزنشی نمی ترسند ، كسانی كه سيمای آن ها سيمای صدّيقان و سخنان شان سخنان نيكان است ، شب زنده داران و روشنی بخشان روزند ، به دامن قرآن پناه برده سنّت های خدا و رسولش را زنده می كنند ، نه تكبّر و خود پسندی دارند و نه بر كسی برتری می جويند . نه خيانت كارند و نه در زمين فساد می كنند ، قلب هايشان در بهشت و پيكر هايشان سرگرم اعمال پسنديده است . •┈┈••••✾🌿🌹🌿✾••••┈┈• 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff