♦️سوالی اساسی و راهبردی چرا ما که می توانیم موشک درست کنیم اما خودرو درست نمی کنیم؟ 🖊 حجت الاسلام دکتر محمدعلی رنجبر تقریبا در این ایام هر کجا رفتم این سوال یکی از پُربَسامدترین سوالات مردم بود فرقی هم نمیکرد از چه طبقه و صنف و گروهی باشند چه مردم عادی کوچه و خیابان؛ چه نخبگان حوزوی و دانشگاهی و چه برخی از مسئولین محلی و ملی و حتی فراملی، این سوالشان بود. در این یادداشت حاصل رفت و برگشت هایی که در پاسخ به این سوال داشتم و برخی تحقیقات و مطالعات دیگر را در اختیار دوستان قرار می دهم 1- مرز دانش و زنجیره تولید: تاریخ نشان میدهد مرز دانش همواره در صنعت نظامی است یعنی آخرین دانش ها در صنعت نظامی است لذا هیچ کشوری حاضر نیست مرز دانش را با دیگران سهیم شود و اصولا این صنعت انحصار طلبی خاص خودش را دارد. در نتیجه کشورهای مستقلی به مانند ایران سعی می کنند خود به این مرز دانش برسند که بحمدالله رسیده ایم. حال آنکه صنعت خودروسازی یک زنجیره به هم پیوسته جهانی است و کشورهای خودروساز به این زنجیره متصل اند و خیلی کم پیش می آید که کشوری صفر تا صد یک خودرو را خودش درست کند بلکه از قطعات سایر کشورها که در این زنجیره قرار دارند، بهره میگیرد و بر خلاف صنعت نظامی که کاملا تحریم بودیم اما به رغم محدودیتها باز هم ما را در این زنجیره راه داده بودند و ما می توانستیم در این زنجیره خودرو تولید کنیم. لذا طبیعی است که اینک موشک ساز باشیم اما صفر تا صد خودروی با کیفیت را خودمان نسازیم. 2- جنگ نظامی و تحریم: یکی از مهمترین عوامل در بازشدن ظرفیت موشک سازی و ایجاد توانمندی نظامی در تراز جهانی، تحمیل جنگ نظامی_راهبردی علیه ما و شدیدترین تحریمهای نظامی علیه کشور بود. این تحریمها باعث شد که خودمان دنبال ساخت موشک و پهپاد و سایر محصولات راهبردی در صنعت نظامی باشیم. اما چون هنوز کامل درگیر جنگ اقتصادی و تحریم های نظام مند نشده بودیم و در زنجیره تولید خودرو قرار داشتیم، به همین خاطر وارد ساخت صفر تا صد خودرو نشدیم 3- صبر استراتژیک: یکی از عوامل اصلی موشک ساز شدن کشور علاوه بر نکات فوق الذکر، عدم نیاز بازار داخل به موشک است. یعنی مردم و بازار ایران نیاز به موشک نداشتند و طبیعی بود که فرصت ساخت موشک و آزمون و خطا به مهندسین نظامی ما مثل شهید تهرانی مقدم داده می شد. اما خودرو اینگونه نیست و مردم و بازار فرصت نمی دهند تا آزمون و خطایی صورت گیرد و لذا خودرو ساز در این سالها تا توانسته است سعی کرده قطعات را تولید کند اما برخی از قطعات، هم دانش لازم را می خواست و هم هزینه ساختش آنقدر بالا و زمان بر بود که نمی شد در کوتاه مدت این کار را کرد و بازار و مردم اینقدر صبر نداشتند که... لذا صرفه ی اقتصادی و اجتماعی نداشت 4- تفاوت بین ساخت یک خودرو و راه اندازی خط تولید آن: بین تکنولوژی ساخت یک خودرو با تکنولوژی راه اندازی خط تولید آن، تفاوت بسیار است. نمونه بارز آن واکسن برکت است. کشور ما توانست واکسن برکت را با دانش بومی بسازد اما برای تولید در تیراژ میلیونی باید خط تولید این واکسن ایجاد می شد که متاسفانه به خاطر تحریم با مشکلات عدیده ای مواجه شد و هنوز نتوانسته ایم از این موانع عبور کنیم. فراموش نکنید که ساخت یک محصول با دست به خاطر زمان بر بودن و هزینه های بالا و تقاضای بسیار بالای بازار برای یک کالا کار را با مشکلات عدیده ای مواجه می کند. لذا باید قدری بیشتر به این مسائل عنایت کنیم. 5- فرصت جنگ اقتصادی و تحریم نظام مند جنگ اقتصادی اخیر و تحریمهای نظام مند می تواند یک فرصت بزرگ برای خودروسازی کشور باشد. البته به شرط صبر و حوصله و فرصت دادن جامعه و بازار به مهندسین داخلی (عنایت داشته باشید که نفرمایید چقدر فرصت، ما تازه چند سال اخیر در جنگ اقتصادی و تحریمهای ظالمانه نظام مند قرار گرفته ایم) البته یکی از پیشنهادها این است که ظرفیت مردمی را پای کار بیاوریم و اجازه دهیم هر کس اگر خواست و توانایی داشت خودش خودروی دست ساز بسازد با هر هزینه ای که خودش خواست. منتها شایان ذکر است که برای پلاک شدن، استانداردهای لازمه را باید داشته باشد و یکی از آن استانداردها، تست ترمز و ایربک و سایر موارد است که طبیعتا با ساخت یک دستگاه نمی توان این تست ها را انجام داد و باید چند دستگاه ساخته شود تا مثلا بتواند تست ترمز و سایر تستها را انجام دهیم چون در این تستها چند خودرو از بین میرود. ان شاء الله نکات دیگری مانند چرایی عدم واردات خودرو هم هست که بعدا عرض خواهم کرد.