• اندیشه و تحلیل • ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ▫️ راه بی‌راه ٣ اینجا یک بحث پیش می آید و آن این که اگر این قیام بخواهد شکل بگیرد جریانی به موازات دولت تشکیل خواهد شد. در آن صورت چرا دولت تشکیل دادیم و چرا داریم اینقدر برای آن تره خرد می کنیم؟ ابتدا به یک بحث مهم اشاره کنیم : حضرت آقا به یک الگو برای ویرایش نهادهایی که منطبق بر نیازهای انقلاب نیستند اشاره می کنند، ولی باید با دقت دربارۀ آن الگو سخن گفت. اول انقلاب صحبت این بود که ارتش ایران با عشق به شاه و آمریکا و غرب تربیت شده است، لذا باید ارتش تعطیل شود. حضرت امام سفت جلوی این سخن ایستاد. طوایف مختلفی این پیشنهاد را می دادند، ولی حریف امام نشدند. حضرت آقا از این رویکرد امام بسیار به بزرگی یاد می‌کنند و آن را یک الهام الهی می‌‌خوانند. می‌گویند ارتش باید ویرایش می شد، ولی تعطیل نمی‌شد. ارتش طی این سالها ویرایش شد و الآن یک ارگان مذهبی و نورانی است و همگی سربازان اسلام هستند. اما برای ویرایش ارتش، حضرت امام میدان داد تا سپاه شکل بگیرد. سپاه نهادی است که محضاً برای انقلاب تشکیل شده است. هر انقلابی به نهادهای متناسب با خود احتیاج دارد تا بتواند حامل، بلکه تقویت کنندۀ اندیشه و ارادۀ انقلابی باشد و ابزاری برای اعمال این اراده در اختیار نیروهای انقلاب بگذارد. این بحث فوق‌العاده کلیدی است. در واقع بحثی در حوزه دولت‌سازی اسلامی است. در مکتب امام و رهبری اراده تعیین کننده است و اساساً کشمکش اصلی در حیات اجتماعی بشر بین اراده‌ها است. هر حرکت انقلابی‌ای باید مراقب تولد، رویش یا مرگ اراده‌های انقلابی باشد. باید در طرح اجتماعی خود الگویی و سازکار و سازه‌ای ارائه کند که محمل حفظ و تقویت این اراده باشد. ما اگر ارادۀ انقلابی را از دست بدهیم دیگر هیچ سرمایه‌ای برای پیمودن مسیر انقلاب نداریم. ┄┅••؛••┅┄ ما مشکلی که در نظام‌های اداری داریم این است که یا فاقد اراده‌های انقلابی هستند یا ظرف مناسبی برای حفظ و شوراندن ارادۀ انقلابی نیستند. وقتی سپاه شکل گرفت ما توانستیم ارتش را ویرایش انقلابی بزنیم و بدون آن نمی‌شد. «وقتى یك انقلاب و یك حركت تحقق پیدا می‌كند، بایستى دستگاه‏هاى مجرى خود را ـ آن مجموعه‏هائى كه آن هدفها را باید دنبال كنند ـ به وجود بیاورد. یكى از كارها این است كه دستگاه‏هاى موجود جامعه را متحول كند، یكى دیگر این است كه دستگاه متناسب با خواست خود را به وجود بیاورد. هر دو سخت است، هر دو جزو كارهاى دشوار است. انقلاب اسلامى هر دو را انجام داد. فرض كنید در مقولۀ نظامى، ارتش كه ساخته و پرداختۀ فرهنگ دیگرى و نظام دیگرى و كسان دیگرى بود، تبدیل شد به یك ارتش انقلابى، به یك ارتش متدین و مؤمن؛ ساختهایش هم تغییر پیدا كرد، روشهایش هم تغییر پیدا كرد، شعارهایش هم تغییر پیدا كرد؛ در آن، تحول به وجود آمد. در كنار این، نهاد نوپا و تازه‏اى از خود انقلاب روئید و آن، سپاه پاسداران انقلاب اسلامى بود؛ كه اگر این دومى نمی‌شد، اوّلى هم امكان‏پذیر نبود. اینها هنرهاى انقلاب است كه امام بزرگوار ما مظهر اعمال این هنرها و فهم دقیق از نیاز جامعه و نیاز آینده بود و این را با قدرت، با قاطعیت و با پیگیرى انجام داد.»(٢٢/ ٧/ ١٣٩٠) ┄┅••؛••┅┄ اینجا دو بحث است : ١. بحث کلی دربارۀ نحوۀ «دولت‌سازی» در ایران اسلامی؛ ٢. بحث خاص آموزش و پرورش. بحث کلی این است که اگر نهادی انقلابی نیست باید نوسازی انقلابی شود. مطابق این الگو ما به یک جریان متنی احتیاج داریم که مثل سپاه در کنار ارتش بروید و بالا بیاید و «محضاً» انقلابی(یعنی تحول خواه و تحول‌پذیر و آموزنده و بانشاط و در حال رشد دائمی) باشد. آیا نهاد رسمی آموزش تامین کننده مطلوبیت‌های اسلامی، انقلابی است؟ روشن است که چنین نیست. پس «نهاد آموزش و پرورش باید ویرایش شود و متحول شود» هرچند این نکته روشن است، ولی ویرایش و تحول آن به معنای تضعیف و نابود کردن آن نیست. این هم روشن است. متابعت از آن الگو به معنای آن است که باید حرکت‌های «محضا» انقلابی به موازات آ. و. پ شکل بگیرد تا اراده و پیشرفت‌های انقلابی آن را سرمایه ویرایش نهاد موجود کنیم؟ این یک بحث فنی و حساس است. بحث ادامه دارد ... ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✿ شاخه گل صلوات، هدیه به حضرت عباس که مایۀ امید بود، سلام الله علیه. ☘️@faslefarhang