💠چالش افت مشارکت ۲از۴ ✅فرضیه مقبول: ضعف یا قوت پیشران های نظام انقلابی! 🔺مقدمه۱: ساخت حقیقی و حقوقی نظام: همانطور که ما یک بدن داریم و یک روح که در اتحاد باهمند؛ نظام سیاسی نیز یک پیکره دارد که قانون اساسی، مجلس، دولت، قضائیه، شورای نگهبان، انتخابات و... است. اینها را "ساخت حقوقی" می گویند. یک هویت حقیقی، معنا و مضمون که در حکم روح برای نظام سیاسی است هم دارد؛ که "ساخت حقیقی" نام می گیرد. این هویت حقیقی، همان "آرمانهای انقلاب" است. عدالت، کرامت انسانی، حفظ ارزشها، سعی برای ایجاد برادری وبرابری، آزادی، پیشرفت، ایستادگی مقابل بیگانه و استقلال و...(۱). 🔺پیشران های اجتماعی-سیاسی برای ساخت حقیقی: گاه ممکن است عضوی از بدن، لمس شود؛ دندانی پوک شود؛ عضوی علیل شود. این وقتی است که حضور روح در آن اعضاء کم شده است. اجزاء یک نظام سیاسی(ساخت حقوقی) هم چنین است. ممکن است مجلسی نامش، شورای اسلامی باشد؛ اما واقعا شورا یا اسلامی نباشد! دولتی در نام اسلامی باشد اما با بقیه سلاطین فرقی نکند! شورای نگهبانی باشد اما نگهبانیِ واقعی از قانون اساسی و شریعت اسلام در برنامه های توسعه و قوانین نکند! دستگاه قضائی باشد، اما گردن کلفت ها را به عدل نگیرد و ضعیف کشی کند! و... در همه این موارد آن نهادها و ساخت های حقوقی از هویت انقلابی خود خالی شده اند و مثل دندان پوک مانده اند. پیشران های اجتماعی-سیاسی برای ما، گروه های فعال انقلابی و ناظران بصیر مردمی در بدنه انقلابند که کارشان دمیدن روح در اعضاء تنبل و لمس شده است. بدنه فعالی که از لایه های "فکر" تا "فرهنگ عمومی" و از آنجا تا "گفتمان های سیاسی" و "جنبش های اجتماعی-سیاسی" را برعهده میگیرند. ساخت حقیقیِ، سازه های حقوقی نظام را دنبال می کنند و از کلیشه شدنشان جلوگیری می کنند. برای آرمانهای اصیل مردم انقلابی، "طرح و نظریه"، همراه با "نقد و اعتراض" دارند. "کیش شخصیت" ندارند. "وفادار به ارزشها" هستند. لذا لازم شد از منتخب خود هم می گذرند. از جریانات سیاسی کهنه شده، رد شده وآنها را متناسب با موقعیت میدان، نو و بالنده می کنند. 🔺فارغ از ارزش گذاری و قضاوت که: کدام پیشرانِ "نظام انقلابی" بوده اند وکدام پیشرانی برای "استحاله نظام" به نظام های موجود دنیا بوده اند؛ می توان این جریانات وجنبش ها را پیشران اجتماعی-سیاسی ۴دهه معاصر خواند: -جنبش اسلام مترقی(قرائت حزب جمهوری و مٶتلفانش از اسلام که همراه با آزادی و جمهوریت و...است) -جنبش دوم خرداد و جریان اصلاحات(که دنبال اسلامیزه کردن جامعه مدنی، توسعه سیاسی و... بود) -جریان عدالتخواهی دهه ٨۰و۹۰ که از احیای آرمانهای انقلاب تا قرائتی نیمه منسجم بنام مکتب ایرانی را در خود داشت. -و... ⬅️با این مقدمات فرضیه مقبول ما این است که : هر وقت پیشران های اجتماعی-سیاسی قوی ای در جامعه به سمت ساخت حقیقی و هویت انقلاب اسلامی شکل گرفته، مشارکت افزایش یافته است. و هروقت این پیشران ها دچار انحراف از ساخت حقیقی و "توازن آرمان ها" شدند یا دچار تسامح شده با ساخت حقوقیِ کلیشه شده، ساخت و پاخت کردند؛ قوت خود را از دست داده و بدنه مردم را از دست می دهند. در این صورت مشارکت مردم رو به کاهش میرود چون پیشران های مناسب را نمی یابند. 🔻این را نباید صرفا به نظام حزبی تقلیل داد یا با آن یکی گرفت. نظام حزبی در ذات خود ایستایی و ماندنِ مدید در دوقطبی کاذب را دارد. اما این پیشران ها، انقلابی، جهشی و نو شونده اند، حتی اگردر مقطعی خود را با حزبی نشان دهند. احزابِ ثابت، خود بهترین مثَل برای ساخت های حقوقی اند که نیاز به روح و هویت نو دارند. 🔻تببین آماری مشارکت های گذشته با این فرضیه را در ستون بعد بخوانید