کنار تلویزیونی که داشت تصاویر غزه رو نشون میداد نشسته بودم داشتم گیتار میزدم. یه لحظه سرم و آوردم بالا و دیدم خانمی اومد و با تاسف بهمون نگاه کرد و رفت. چون روسری سرش نبود و چهره ای پر تاسف داشت احساس کردم تو دلش داره بهمون ناسزا میگه. بلند شدم و دنبالش رفتم و با هم همقدم شدیم. بهش گفتم که این پویش کاملا مردمی داره برگزار میشه. ما برای کودکانی بیگناه کشته میشن شمع روشن می‌کنیم. شروع کرد به جمهوری اسلامی بد و بیراه گفتن. با یه لحن کاملا دوستانه بهش گفتم کاری به جمهوری اسلامی ندارم قبول داری که این بچه ها مظلومند یا نه؟ گفت که جمهوری اسلامی داره حمایتشون میکنه. بهش گفتم در نهایت ما مردم باید دلمون برای هم بسوزه هر کاری جمهوری اسلامی کنه به اسم کار سیاسی فاکتور میشه ولی فعالیت ما وقتی کاملا مردمی و دلی باشه کار خودشو میکنه. مطمئنم که اگه به گوش فلسطینیا برسه دلگرم میشن و اگه به گوش اسرائیلیا برسه وقتی بفهمن افکار عمومی انقدر برعلیه‌شونه حتی اگه بشه بین هزار تا موشک یه موشک کمتر به غزه بزنن میتونیم جون چند صد نفر و نجات بدیم.