🌀برای خامنهای مینویسم...
شما رهبر ما هم هستید...
🔘پیشنویس gera :
این مقاله صریح و انقلابی برای معترضین و منتقدین و حتی مخالفین ج.ا است برای آنانکه رهبری را دیکتاتور میدانند! مطلب حاوی gera و نکات قابل توجهی است که توصیه دوستانه اینست تا انتها خوانده شود و برای طیف ذکر شده ارسال شود البته خواندن با تامل نه مثل خرس خاله های خودانقلابی پندار با تعصب کورکورانه عصر جاهلیت! که معمولا با هزینه کردن وقیحانه رهبری و انقلاب فحش میدهند!
پیشاپیش ازینکه متن کمی طولانی است پوزش میطلبم...
🔸من در دفتر رؤیاهایم دنبال مردی میگشتم که همزمان روحانی و روشنفکر باشد. خوشتیپ هم باشد البته. من خمینی و صدرو بهشتی و مطهری و طالقانی و چمران و همت و باکری و شریعتی و جلال و پروین و فروغ را با هم میخواستم و همهی اینها را در خامنهای میدیدم. کلاً خامنهای برایم یک چیز دیگر بود. دن آرام شولوخوف را خوانده بود و از خود ویکتور هوگو بهتر قهرمانهای بینوایان را میشناخت. حتی شنیده بودم گهگداری پیپ میکشد. گمشدهام را پیدا کرده بودم. روحانی خوشقد و بالایی که حتی در اوج انقلاب هم با خیلی از انقلابیها مرزبندی داشت و رسماً فریاد میزد که دیوارکشی بین دختر و پسر در دانشگاهها موضع انقلاب نیست. این سوپرانقلابیهای الدنگی که امروز با مصادرهی خامنهای به امثال من میگویند حزباللهی صورتی، کاش بدانند که اگر به این حرفها باشد، خامنهای از همان دههی شصت، صورتی بود. آنقدر صورتی که فراتر از پروین، از فروغ هم به نیکی سخن میگفت. شاملو را خوانده بود و سایه را میشناخت و برای آزادی ابتهاج از همه بیشتر مایه گذاشت. خامنهای با آنکه در روز دوم خرداد هفتاد و شش گفت هیچ کس برای من هاشمی نمیشود اما هرگز زیر بار تمدید ریاستجمهوری هاشمی نرفت...
⭕️همچنان که با ابطال انتخابات دوم خرداد صریحاً مخالفت کرد. نتیجه انتخابات هرگز آنچه نظام فکر میکرد نشد ولی خامنهای، هم پای خاتمی ایستاد و هم پای اکثریت محترمی که به خاتمی رأی داده بودند بعدها در این کشور، احمدینژاد رئیسجمهور شد که هرگز راه خاتمی را قبول نداشت. روحانی شد که احمدینژاد را قبول نداشت و رئیسی که هرگز راه روحانی را قبول نداشت. خامنهای اگر دیکتاتور بود، حکم تنفیذ این همه تغییر را امضا نمیکرد
🌀حالا یک راه این است که با شعار مرگ بر دیکتاتور دقیقاً در زمین سوپرانقلابیهایی بازی کنیم که به چیزی جز بگیر و ببند فکر نمیکنند. یک راه هم این است که با نوشتن مطالبی ازین دست، به خامنهای بگوییم تو رهبر ما هم هستی. اگر سوپرانقلابیها میخواهند خامنهای همان احمد خاتمی و احمد علمالهدی نشان بدهند، ما باید سخنان امروز خامنهای را به فال نیک بگیریم. خامنهای رهبری نیست که علیه مطالبهی حق گارد بگیرد. چرا خالق دوم خرداد را دودستی تحویل کسانی بدهیم که بدحجاب را نه فرزند خود بلکه هیز و هرزه میخوانند؟ ما باید عوض شعارهای تند که هیچ فایدهای هم ندارد، از خامنهای بخواهیم به حرمت همین صحبتهای امروزش در بعضی انتصابهایش تجدیدنظر کند. صدا و سیما اگر رسانهی ملی است، پس نباید به حیاطخلوت حزب نچسب پایداری تبدیل شود. ما باید مؤدبانه، محترمانه لیکن در اوج صراحت خطاب به خامنهای بنویسیم که به پیر به پیغمبر، بیشترین کسی که از حضور تفکر شوم پایداری در بدنهی جمهوری اسلامی ضرر میبیند و ضربه میخورد، خود شمایی. ما باید به حضرت آقا بگوییم که والله شما را از سوپرانقلابیها بیشتر دوست داریم. ما نباید اشتباه اصلاحات را تکرار کنیم. ما باید با حفظ خامنهای، از نظام انتقاد کنیم. حذف خامنهای فقط قدرت پایداریچیها را بیشتر میکند. ما باید رک و راست برای خامنهای بنویسیم که شماری از این خطبای جمعه، جز خریدن فحش برای شما هیچ هنر دیگری ندارند. ما خامنهای را باید با خودش قیاس کنیم. با همان سیاستمدار عاقل که تا روز آخر هاشمی را در صندلی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نگه داشت تا نگذارد در تاریخ جمهوری اسلامی، منتظری دوم شکل بگیرد...
ادامه در پست بعد