🌹همیشه پسر تو از همان زمان جنگ در دو جبهه می‌جنگید؛ جبهه‌ی بعثی‌ها و جبهه‌ی بعضی‌ها. آن‌قدر به این خاک پاک تعصب داشت که خودش را با عصا رساند به خرم‌شهر. کوه غیرت بود. وقتی نامردی می‌دید، اصلاً به این کار نداشت که نامرد ماجرا رئیس‌جمهور است، سردار است، آخوند است، یقه‌سفید است؛ در هر صورت از مظلوم دفاع می‌کرد. پسر تو شورشی آرمان‌خواه بود و وقتی بی‌سیمش را روشن می‌کرد، کم‌تر مسئولی داد و بی‌دادهایش را تحمل می‌کرد. خط قرمز پررنگ پسر تو جان بچه‌های مردم بود؛ عملیات را از کدام محور جلو ببریم که کم‌تر تلفات بدهیم. پسر تو کجا که حتی در جنگ هم نگران زندگی جوان‌ها بود و این‌ها کجا که بی‌خیال مفهوم مقدس زندگی، مدام در تنور جنگ جمهور با جمهور می‌دمند. خدا پسر ظلم‌ستیز تو را برد جایی در انتهای افق، چون می‌دانست حاج‌احمد تاب تزویر ندارد. نقل فرمانده‌ای است که موسم نهی از منکر، زورش را به کله‌گنده‌ها نشان می‌داد، نه طفل معصوم‌های جمهور. حاج‌احمد از اولش هم شبیه مسئولین جمهوری اسلامی نبود. آن روزی که پسر تو از شفافیت مالی نهادهای نظامی دفاع می‌کرد، هنوز سرهنگ‌ها این‌قدر وقیح نشده بودند که از اقتصاد تا فرهنگ، همه‌ی امور کشور دست‌شان باشد و به هیچ کجا هم پاسخ‌گو نباشند. ما با این دلار سر به هوا متوجه باطن ناراست امثال رضایی و شمخانی شدیم؛ حاج‌احمد از همان روزگار جنگ، ذات بعضی‌ها را شناخته بود. آری مادرم! ما بچه‌های جنگ روزگاریم. از ما می‌خواهند آن‌جوری بنویسیم که خوش‌شان می‌آید، نه آن‌جوری ‌که واقعیت است. واقعیت، قطار دوکوهه بود که فرمانش دست پسر تو بود و وقتی پیش‌رفت می‌کرد، شهری آزاد می‌شد. دروغ هم همین قطاری است که کوتوله‌های امام صادقی لاف پیش‌رفتش را می‌زنند. آکسفورد جمهوری اسلامی!😊! والله که پسر تو بود، نام مبارک شیخ‌الائمه را از سر در مزبله‌ی جیم. الف برمی‌داشت. بسیجی اگر در جبهه‌ی دردهای مردم نباشد، مفت هم نمی‌ارزد. بسیجی‌های حسینیه‌ی حاج‌همت با حاج‌احمدها می‌پریدند، نه با حاج‌آقاها. حاج‌آقاها بسیجی را با ماله می‌خواهند؛ هر چه ما بیش‌تر دروغ می‌گوییم، شما بیش‌تر ماله بکشید. اگر اولش گفتیم مسمومیت دانش‌آموزان توهم است، بگویید چشم و اگر بعدش حرف دیگری زدیم، باز هم بگویید چشم. آهای مادر حاج‌احمد! دور از چشم پسر تو، به یک مشت متملق می‌گویند بسیجی‌‌. دیروز حفظ لاله‌های شرهانی، بسیجی می‌خواست و امروز حفظ صندلی‌های مدیرانی که به پسر تو می‌گفتند دندان کرم‌خورده (ع.ش). بوی می‌آید‌. کاش پشت دری که تو این همه سال به آن چشم دوخته‌ای، احمدت ایستاده باشد/ح.ق/ 🔘gera... @geranegar