✖️روایتی تلخ از یک کودک قربانی «سگ گردانی»
🔹 این روزها که خبرهای زیادی در مورد سگ گردانی در فضای مجازی پر شده
و کلیپ های مختلف پخش میشود؛ اما هیچ کس مثل ام زينب نمیتواند اهمیت برخورد با سگ گردانی را درک کند. چرا!؟
ماجرا از اینجا شروع شد:
🔹زینبِ دو سال و نیمه ما که تازه یه ماه بود که او را از پوشک گرفته بودند، تابستان سه سال پیش برای گردش با مامانش بیرون میروند.
🔹به سر کوچه که رسیدند، سگی که صاحبش قلاده اش رو باز کرده بود و آزادانه راه میرفت به زینب (دو سال و نیمه) حمله میکند. با صدای جیغ زینب و مامانش، سگش رو برمیدارد و میرود.
🔹صاحب سگ میرود اما حالا زهرا (ام زينب) میماند و دختر بچه ای که تازه مشکلاتش شروع شده است.
🔹زینب از ترس دچار بیماری «خود ایمنی» میشود. همهی موهای نازدانه میریزد
و دوباره به پوشک بر میگردد...
🔹شما فرض کنید بجای شانه کردن و بافتن موهای دخترت، از آخرین مژه های نازدانه ات عکس بگیری و بگی:
«ای هنوزت مژه از صف شکنی بر سر ناز
گوشهی چشم تو دنباله کش لشگر ناز»
حتی اگر دو تا مانده باشد؛ به جای گرفتن مو از روی برس از روی بالشت سرش جمع کنی. گذر از این روزهای سخت، سخت تر از تعاریف این واژه بود...
🔹هر تغییری در زندگی، اگر با فرهنگ همراه نباشد، زیان های جبران ناپذیری میتواند داشته باشد. مثل همین پدیده ی «سگ گردانی». هر وقت خواستید حامی حقوق (حیوانات دارای صاحبان بی فرهنگ) بشوید، خودتان را جای زهرا بگذارید و تصور کنید آرزوی بافتن موهای دخترتان را باید فعلا نگه دارید و غصه هایتان را لبخند کنید برای دخترتان تا قوی بماند.
🔹سخنی با مردم شریف ایران:
دورتان بگردم من، مهربان باشید.
اگر بچه ای با ظاهری متفاوت میبینید، لازم نیست حتما ری اکشن نشان دهید. دل، دل، دل، حواستان باشد دل نشکنید.
سختی رو سخت تر نکنید
کچل گفتن و پسر صدا زدن و حتی نگاه های غیر معمول اگر لحظه ای دلی را بسوزاند زبانه هاش دامن گیر میشود.
مهربان باشیم مهربان...
✍️ فاطمه عالی
🆘
@Roshangari_ir