و همینطور آن دخترِ رئیس اعتراضات خود را بیان میکرد و اینها همه تأییداً و تأکیداً پاسخ میدادند. من وارد شدم، ولی دیدم اینها همه با من نامحرمند، لذا یک دور استخر که حرکت کردم از همان راهی که آمده بودم به بیرون باغ رهسپار شدم. مرحوم آقا سید جمال یک شاگرد مؤمن از شاگردان قرآن کریم بود، و یک تربیت شده به چندین واسطه از مکتب رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم؛ ولی چون این مکاشفه قبل از وصول به مقام کمال روحی برای ایشان رخ داده است و در سِرّ وجود ایشان مسأله هلاکت قوم عاد و ثمود و نوح بدست عوامل غیبیه کاملًا حلّ نشده بوده است، لذا در عالم معنی بصورت اعتراض حوریه های بهشتی تجلّی نموده است، و گرنه در عالم معنی و تجرّد اعتراضی نیست و تمام اهل ملا أعلی در تسبیح و تقدیس وجود و صفات و افعال حضرت احدیت هستند. و نکته مهمّ که بشارتی برای آن مرحوم بوده است اینکه ایشان آن حوریه ها را بر خود نامحرم دیده است؛ و این یک مژده روحی است که از این منزل که محلّ شبهه و اعتراض است عبور خواهد نمود و به منزلگاه تسبیح و تقدیس مطلق ذات حضرت احدیت عزّ و جلّ خواهد رسید. کما آنکه در مکاشفاتی که در اواخر عمر برای ایشان حاصل شده است این معنی بخوبی روشن و مشهود است که به این مقام نائل شده اند؛ رحمةُ الله علیه رحمةً واسعة. آیا ارزش کلام خدا و بیانات رسول خدا از کلمات آقا سید جمال و أمثال او ضعیف تر و کوتاه تر است!؟ [1] پی نوشت: [1] حسینى طهرانى، سید محمد حسین، معاد شناسى، 10جلد، نور ملکوت قرآن - مشهد مقدس - ایران، چاپ: 11، 1423 ه.ق.