▪️ فاطمیه، هویت تشیع از سده نخستین اسلام، شیعیان راه فکری و عملی خود را از عامه مردم که پیروان سقیفه بودند جدا کردند. شیعیان به باور هایی شناخته می شدند که در بین مردم به خاطر تحریف و کتمان حاکمان مخفی مانده بود یکی از معروفترین آنها که هویت شیعه حول آن شکل گرفته بود و به منزله نماد تشیع به حساب می آمد باور به شهادت صدیقه طاهره سلام الله علیها و فرزند به دنبا نیامده ایشان محسن بن علی سلام الله علیهما بود تا این حد که حتی اگر از عالمان و محدثان اهل سنت هم کسی به چنین مطلبی باور یا حتی گرایش داشت او را شیعه میخوانند. ذهبی از علمای در جه اول اهل سنت و از رجالیون برجسته آنان در مدخل ابن ابی دارم چنین او را معرفی می کند: ابوبکر بن ابی دارم: أحمد بن محمّد بن السري بن يحيى بن أبي دارم المحدّث أبو بكر الكوفي الرافضي الكذاب. مات في أول سنة سبع وخمسين وثلاثمائة. وقال محمد بن أحمد بن حمّاد الكوفي الحافظ - بعد أن أرّخ موته: كان مستقيم الأمر عامّة دهره، ثم في آخر أيامه كان أكثر ما يقرأ عليه المثالب، حضرته ورجل يقرأ عليه: إن عمر رفس فاطمة حتى أسقطت بمحسن. ذهبی محمد بن احمد. ميزان الإعتدال في نقد الرجال. ج 1، دار الکتب العلمية، 1416، ص 283 ذهبی او را رافضی (شیعه)  می داند و در کمال بی انصافی و بی تقوایی تنها به خاطر احتمال تشیعش او را کذاب میخواند اما نکته مورد توجه این است که طبق گزارش محمد بن احمد بن حماد کوفی علت شیعه خواندن او با اینکه از علما و محدثین اهل سنت است و تمام عمرش در این راه ثابت قدم بوده تنها این مطلب است که در مقابل او مردی گفته است عمر به صدیقه طاهره سلام الله علیها لگد زد و باعث سقط محسن بن علی سلام الله علیهما شد. پس این باور به عنوان نماد و هویت تشیع شناخته می شده است و هر کس قائل به این مطلب بوده را حتی اگر از علمای عامه بوده، شیعه میخوانند. همچنین شهرستانی در ملل و نحل خود وقتی میخواهد شواهدی بر میل به تشیع نظام نیشابوری از علمای قرن دوم و سوم اهل سنت ذکر کند چنین عبارت می آورد: نظام نیشابوری:(متوفی 230) -معتزله من شواهد میله الی الرفض: ان عمر ضرب بطن فاطمة يوم البيعة حتى ألقت الجنين من بطنها. از شواهد میل نظام به تشیع این است که میگفته عمر در روز بیعت به صدیقه طاهره سلام الله علیها ضربه ای وارد کرد که موجب سقط جنین ایشان شد. آه از این ظلم های سقیفه و آه از این غربت بی انتهای اهل بیت پیغمبر خدا علیهم السلام... خون محسن دامن شیخین را خواهد گرفت بر کف گلچین ز گلشن خار می ماند به جا