نین تفاهم نامه‌ای را امضاء می‌کنیم.* وی در باره مزایای این تفاهم نامه بیان داشت: مثلا اگر چین در پتروشیمی ما سرمایه‌گذاری کند، خوب است، چرا که همواره یکی از خواسته‌های ما این بوده که ما به جای صادرات نفت خام، فرآورده‌ها را صادر کنیم. ساخت پالایشگاه و پتروشیمی‌ها نیازمند سرمایه است و با توجه به اینکه در زمینه سرمایه‌گذاری محدود هستیم، لذا نیازمند سرمایه‌گذاری خارجی هستیم و از این موضوع باید استقبال به عمل بیاوریم، اما غربی‌ها حاضر به سرمایه‌گذاری در ایران نیستند، در حالی که چین حاضر به سرمایه‌گذاری شده است. سفیر سابق ایران در مکزیک ادامه داد: قطعا *معقول نیست، چون غربی‌ها مایل به سرمایه‌گذاری در ایران نیستند، از چین هم سرمایه نپذیریم!* به هر حال وقتی قرار است مثلا چین در یک پروژه پتروشیمی سرمایه گذاری کند، در اینجای کار، باید دقت کنیم که سرمایه‌گذاری انجام شده چه مدت طول می‌کشد و چه مبلغی برای ما منفعت خواهد داشت. اصل و سود سرمایه گذاری چین به چه صورتی بازپرداخت می‌شود؟ قطعا این موارد، مسائل مهمی است که باید بدان توجه کرد و جزء به جزء قرار داد را مورد توجه و دقت قرار داد تا مبادا قراردادی به امضاء برسد که به زیان ما باشد. قدیری ابیانه توضیح داد: مثلا ما با شرکت توتال فرانسه قرار داد بستیم، توتال تحت فشار آمریکا زیر قرار داد زد، اطلاعات ما را گرفت و به رقبای ما داد. قرار بود در چاه‌های نفت مشترک سرمایه گذاری شود، آن‌ها مطالعات خود را انجام دادند، آن طرف آب رفتند و این موضوع را به نفع کشور‌های دیگر و به ضرر ایران آن هم به خواست کشور آمریکا انجام دادند، اینجاست که *باید دقت کنیم و تلاش کنیم سرمایه‌گذاری‌ها در فعالیت‌هایی صورت بگیرد که از محل پروژه و سود حاصل از پروژه اصل سرمایه و سود معقول چین باز پرداخت شود.* محمد حسن قدیری ابیانه خاطر نشان کرد: از این منظر توافقنامه بین ایران و چین بسیار ارزشمند است، البته غربی‌ها از این قضیه عصبانی شدند، چرا که قرار داد ایران و چین شکاف عظیمی بین تحریم‌های آمریکا علیه ایران انداخته است. بخش بزرگی از تحریم‌های ایران، مساله فروش و صادرات نفت است، هر چند چین تا قبل از قرداد کنونی از ما نفت می‌خرید، اما به دلیل ارتباط تجاری با آمریکا ملاحظاتی درباره تحریم‌ها را رعایت می‌کرد، اما در حال حاضر که آمریکایی‌ها، چین را در عرصه‌های مختلف تحریم و تهدید کرده اند، چین به این نتیجه رسیده که ملاحظات را باید کنار بگذارد، لذا ما از فرصت پیش آمده باید استفاده کنیم، در کنار تفاهم نامه ۲۵ ساله که انشالله در ابعاد مختلف در آینده اجرا می‌شود، البته عملاً در دولت بعدی اجرا می‌شود، بین کشور‌های متعددی که توسط آمریکا تحریم شدند با توجه به این قرارداد، موج همکاری ایجاد شده تا با همکاری با هم تحریم‌ها را بی اثر کنند و ما از این فرصت باید به درستی به نفع خود استفاده کنیم. کارشناس مسائل سیاست بین‌الملل و استراتژیست گفت: یکی از تحریم‌های آمریکا، تحریم‌های بانکی و مالی است تا ایران و کشور‌های تحت تحریم خود از دلار استفاده نکنند، با توجه به اینکه دلار در عرصه بین‌الملل معامله و تبادل می‌شود، کشور‌هایی که تحریم مالی شده‌اند به دنبال این هستند تا از وابستگی به دلار رهایی پیدا کنند، لذا رو به توافقات دو یا چند جانبه با پول‌های ملی خود آورده‌اند، مثلا این موضوع بین روسیه و چین اجرا شده و سالانه بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار بین چین و روسیه تجارت صورت گرفته که در حال حاضر با پول‌های ملی این کشور‌ها انجام می‌شود. این مساله به ایجاد موج دلار زدایی از ارتباطات تجاری دنیا دامن‌زده چرا که آمریکا با سیاست‌های تحریم مالی و با سوء استفاده از دلار کشور‌ها را تحت فشار قرار می‌دهد، لذا اهمیت و نقش دلار در سطح جهانی کاهش یافته است. حتی برخی از دانشمندان پیش‌بینی کرده‌اند که ارزش دلار به یک سوم برسد. در ایامی که آمریکا به شدت با کسری بودجه مواجه است، سالانه ۴ تریلیون دلار، بانک مرکزی آمریکا مرتبا در حال چاپ دلار است و در حقیقت مشکل خود را با انتقال مشکل و تورم به سایر کشور‌ها حل می‌کند، لذا بسیاری از کشور‌ها به دلیل همین موضوع در صدد آن هستند تا ذخایر ارزی خود را از دلار به سایر ارز‌ها از جمله یورو و طلا تبدیل کنند. سفیر سابق ایران در استرالیا و مکزیک در این باره توضیح داد: بنده بر این باورم که فروپاشی دلار به عنوان ارز جهانی دور از انتظار نیست و اگر چنین اتفاقی بیفتد، این اتفاق از منفجر شدن چندین بمب اتم در آمریکا برای این کشور خسارت بار‌تر است، و البته برای اقتصاد دنیا مطلوب، لذا باید تلاش کنیم اگر ذخیره ارزی دلاری داریم آن را با طلا یا سایر ارز‌ها جایگزین کنیم تا از بابت سقوط دلار ضرر نکنیم ضمن اینکه به سقوط دلار هم سرعت بیشتری بدهیم. به هر حال تفاهم‌نامه بین ایران و چین توافق بسیار خوبی است، چرا که *در حال حاضر چین در آمریکا بیش از ۲