#قيدوبندها
سومين دخترمان هم به دنيا آمد.
پيش خودم گفتم: «مردها خيلي پـسر دوست دارند، اگر محمد باخبر شود چه عكس العملي دارد؟ بالاخره محمد به ملاقاتم آمد.
از خوشحالي با چشماني پر اشـك، زل زده بود و به نوزاد نگاه ميكرد.
گفت: «ببين خانم! خـدا چـه دختـر زيبـايي بـه مـا داده اسـت. چـه گونه هاي قرمزي دارد...»
خيالم راحت شد. محمد فراتر از اين قيد و بندهاي نفساني بود و من هنوز او را خوب نشناخته بودم.
#شهيدگل_محمدغزنوي
🍃🌸
#قاف_عشق
@ghafeshgh 👈👈