#شهید_محمد_رضا_افیونی
#خاطره
اوایل انقلاب با توجه به تبلیغات سوء دشمن
مردم کردستان تصور صحیحی از پاسداران نداشتن.
تا حدی که اونارو بی اعتقاد به مسائل دینی و مذهبی می پنداشتن
افیونی به خونه هاشون می رفت. با اونا نشست و برخاست می کرد.
بیشتر اوقات نمازاشو اونجا می خوند.اخلاق و رفتارش خیلی نظر مردم رو عوض کرد
یه روز حاج اکبر رو کرد به محمد و گفت : این جا منطقه ی حساس و پر خطریه!
هر کسی حاضر نمیشه اینجا بمونه خیلی هم جای کار داره ... حاضری بمونی ؟
از خطر نمی ترسید.
اصلا سرش درد می کرد برای خطر!!!
تصمیمش رو گرفت.شد معاون دوم سردار آقا بابایی
در همون کردستان اونقدر موند تا شهید شد.
🍃🌷
#قاف_عشق
@ghafeshgh 👈👈