دوستی تعريف می کرد : بعلت اختلاف فرهنگی که با یکی از همسایه ها داشتیم، احساس می کردم، گاهی بعمد ولوم ضبط ماشینش را بلند می کند، یا زبالهها را جلوی درب منزل ما دپو می کند!یا سگ و گربه جلوی درب خانه رها میکند. خلاصه روی دیدنش را نداشتم وبه رویش نمی آوردم. روز بروز تنفرم از او بیشترمی شد...
یکروز هنگام خرید از مغازه سوپری سرخیابان، باهم روبرو شدیم. قصد داشتم با بی اعتنایی از کنارش رد شوم! اما او به من «
سلام» کرد.
بدون اینکه به چهرهاش نگاه کرده باشم گفتم : «علیک»....
به منزل آمدم. باخودم گفتم، همسایه خیلی هم آدم بی راهی نیست! اوبه من
سلام کرد. سلام بدین معناست که
«آرزوی سلامتی برایت دارم»
پس او یک امتیاز مثبت در اندیشه تخریب شده ام باید داشته باشد.
تصمیم گرفتم که منبعد هرگاه اورا دیدم،پیشدستی کنم و احوالش را جویا شوم.
اکنون یکسال است که هرروز همدیگر را می بینیم وبا هم سلام واحوالپرسی می کنیم. رفتارش متعادل شده وبرای همدیگر احترام قائلیم.
*نمونه عینی نهی از منکر
✍ «مهاجر»
https://eitaa.com/ghalamedell