جشن غدیر، نمای دینداری
اگرحضور میلیونی مردم در جشن غدیر را دینداری مردم ندانیم و آن را مصداقی برای گرایش عمیق آحاد یک جامعه به شعار توحید نپنداریم و این حرکت عظیم را ریشه در جهانبینی الهی نبینیم؛ چگونه میتوانیم تحلیلی همه جانبه و منصفانه از یک واقعهی اجتماعی_مذهبی با این ابعاد وسیع داشته باشیم؟
گفته شد، برپایی این همایش بزرگ کشوری نشان از دینداری مردم دارد. حضور چشمگیر و میلیونی مردم تهران در مسیر ده کیلومتری این جشن در سال گذشته باعث شد تا رهبر انقلاب اسلامی در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور به این مراسم باشکوه اشاره کنند: «این جشن غدیر در تهران خیلی چیز عجیبی بود! ... دیدید چه جوری در این جشن میلیونی، همه جور آدمی شرکت کردند؟ اینها طرفدار دینند، اینها دوست دارند دین را.» ۱۴۰۱/۰۵/۰۵
آری، وقتی به تلاش و همت میلیونی مردم یک جامعه برای تدارک چنین جشنی نگاه میکنیم و شاهد آنیم که شبانهروز بیهیچ چشمداشتی به ایجاد بستر مناسب برای شکلگیری یک محفل مبادرت میورزند و از استراحت خود و از مال خود به هر مقدار که در توان باشد، میگذرند؛ وقتی هرکس به هر میزان که به امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام ارادت دارد، مادی و معنوی هزینه میکند تا با یکدیگر سر این سفرهی کَرَم بنشینند و متنعم شوند؛ وقتی مردم از شادی هم شاد میشوند و روزها خلاقانه میاندیشیدند که چطور به روشهای گوناگون میتوانند لحظاتی زیبا بیافرینند و به یکدیگر هدیه دهند؛ وقتی با گذشت و ایثار برای یک کار گروهی از هم سبقت میگیرند؛ و در یک کلام، پیر و جوان، زن و مرد، ثروتمند و فقیر همه و همه در کنار هم قرار میگیرند تا بدون برچسبهای طبقه و درجه و طیف و قشر خاصی حضور داشته باشند، آیا میشود به چیزی غیر از جامعهی متمایل به شعار اصیل توحید اذعان داشت؟ آیا دینداری چیزی جز تحقق این شعار اصیل است. آیا توحید چیزی جز یکپارچگی و همرنگی و نفی طبقات اجتماعی زیر پرچم اعتقاد و ایمان به خدا است؟ آیا جامعهای اینچنین مصداقی از یک جامعهی دیندار نیست؟ آیا این صحنههای خلق شده از همبستگی و وحدت، از مهربانی و محبت، از کمک و دستگیری، از اطعام و هدیه، از ارادت به اهل بیت و معنویت، برآمده از جهانبینی مادی میتواند باشد؟ کدام مادیگرایی برای احیا، تداوم و استحکام یک باور، یک علاقه، یک گرایش آن هم کاملا الهی، حاضر است هزینه کند؟ کدام مادیباور میتواند چنین زندگی سعادتبخش و سرشار از آرامش و شادی ِرا خلق کند؟
امروز دنیا تشنهی لحظاتیست که از ته دل بدون هیچ واسطهی دارویی، غرض مادی، دلایل مصنوعی و واهی بخندد. امروز دنیا به دنبال طنابیست تا بدان چنگ زند و خود را از ورطهی چهکنمهای روزانه نجات دهد. امروز سرگردانی فرزندان آدام را در بیابان تیه نمیتوان پنهان کرد یا نادیده انگاشت. این دینداری و معنویت و کوشش اصحاب موسی سبب شد تا تمدن موسوی دوباره شکل گیرد و امتی از بیابان تیهی روزگارش نجات یابد.
امروز نیز این طریق علوی و محبت اوست که در قامت جمهوری اسلامی صحنههای ناب دینداری رقم میزند تا انشاءاللّه مقدمهی ظهور امام زمان علیه السلام و زمینهساز تمدن مهدوی گردد.
آری دینداری انسانها در معنایی بهوسعت همانیست که در مناسک حج و غدیر و اربعین حسینی شاهد آنیم.
به وسعت رنگ سپیدجامگان حجگزار، رنگیپوشان غدیر و سیاهپوشان اربعین.
که اگر دشمنان انسانیت، سیرهی توحید را که بر زبان و عمل پیامبر جاری بود و در غدیرخم، ادامه و حفظ آن به حضرت علی علیه السلام محول شد را ۲۵ سال خانهنشین نمیکردند و امر ولایت بر زمین نمیماند، امروز موکبهای سپیدپوش و آذینبستهی خود را برای شروع محرم و عزای حسین علیه السلام سیاهپوش نمیکردیم.
بنابراین درس امروز ما از تاریخ همان پیروی از ولایتیست که سهم انسانها را همیشه در عدالت و سعادت و بندگی خدا میخواهد. همان ولایتی که همچون نخ تسبیح دستان ما را به هم پیوند میزند.
✍زينب نجیب
@ghalamenajib