مصونیت‌زایی و مقاوم‌سازی فرهنگ حجاب مسئله حجاب یک مسئله‌ی فرهنگی است. در ساده‌ترین تعاریف تا پیچیده‌ترین و دقیق‌ترین تعاریف آمده است که فرهنگ، «عقاید» یا «باورها»، مجموعه «نظرها» و «افکار» و «اندیشه» هایی هست که انسان آن را پذیرفته و در ذهن او رسوب و رسوخ کرده است. پس فرهنگ ریشه در هویت یک جامعه دارد و فرهنگ ایرانی به‌ویژه، نشات گرفته از دینی است که در طول قرن‌ها در هویت تک‌تک آحاد جامعه ریشه دوانده است. شاید گاهی فرهنگ، استحاله شود اما قطعاً اگر در مسیر خود حرکت کند خود را بازخواهد یافت. این سنت درباره‌ی حجاب به عنوان یک مقوله‌ی فرهنگی نیز صدق می‌کند. «حجاب از بین نمی‌رود. البته اگر قدرتی مثل «قدرت رضاخانی» تحکم کند... درنهایت همان کشف حجاب دوران رضاخانی پیش می‌آید؛ اما به مجرّد آن‌که این زور برداشته شود، مردم به سمت حجاب برمی‌گردند.( بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعی از بانوان اندیشمند و سخنان بانوان در این دیدار 18/07/1377) از طرف دیگر، حد زدن به حجاب با الفاظی همچون «قانون، الزام یا اجبار» نیز تنها می‌تواند بستر مناسبی باشد برای دشمنان و فریب‌خوردگانی که نه عرصه حجاب، بلکه حقیقت والای زن را نشانه گرفته‌اند. به‌طور مسلم در مواجهه با این مسئله از زوایای مختلفی بحث می‌شود اما نگارنده در این فرصت قصد تحلیلی فرهنگی از این مسئله داشته و به دنبال راهکارهایی برای مبارزه با استحاله‌ی فرهنگ حجاب با توجه به اندیشه‌های مقام معظم رهبری است. [1] گرایش به پوشش و عفاف یک گرایش فطری در میان زنان و مردان است اما میزان و شکل آن رابطه مستقیمی بااخلاق و فرهنگ جوامع داشته و دارد. در سرزمین‌های مختلف در طول تاریخ، انسان‌هایی که به ارزش‌های اخلاقی اعتقاد بیشتری داشتند از پوشش کامل‌تر و متین‌تری استفاده کرده‌اند و هرقدر سطح ارزش‌های اخلاقی در آن جوامع پایین آمده پوشش مردان و زنان نیز در سطح پایین‌تری قرارگرفته و شکل نامناسبی پیداکرده است. در واقع حجاب «ارزشی» است منطبق با «طبیعت» انسان و برهنگی و حرکت به‌سوی اختلاط هرچه بیشتر دو جنس با یکدیگر و افشا شدن این‌ها در مقابل هم یک حرکت خلاف طبیعی و خلاف خواست انسانی است. (بیانات در جلسه پرسش و پاسخ مدیران، مسئولان و سردبیران نشریان دانشجویی، 04/12/1377) بنابراین آشکار است که برای حرکت برخلاف سیر طبیعی انسان، ما با ستیز و خدعه‌ای همه‌جانبه‌ از طرف دشمنان مواجهیم. کسانی که تاریخچه‌ی ورود بی‌حجابی و عریانی زنان در جامعه‌ی ما را که به‌وسیله‌ی خاندان شوم پهلوی انجام گرفت، خوانده‌اند و یا کسانی‌که سنشان اقتضا می‌کند و آن روزها را دیده‌اند، می‌دانند که چگونه بی‌حجابی و اختلاط زن و مرد را به داخل کشور وارد کردند و آن را به ملت تحمیل نمودند. ملت ما به‌آسانی این پدیده را نپذیرفت؛ ولی متأسفانه به دلیل گذشت دو سه نسل در زیر سایه‌ی سنگین و شوم خاندان پهلوی تا پیروزی انقلاب اسلامی، عده‌ای با این فرهنگ به دنیا آمدند و قبح آن را نفهمیدند و سلامت و صفای محیط ناب اسلامی را درنیافتند. دستگاه‌های تبلیغاتی هم، توان شناسایی عیوب فرهنگ غربی را به آنان نداشتند.(بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم و جمعى از پرستاران و مددکاران به مناسبت میلاد حضرت زینب (علیها السّلام)15/09/1368) بنابراین برای حفظ این امر فطری ما نیز نیازمند جهادی فرهنگی هستیم چراکه جهاد به‌طور مطلق به معنی درگیری و مبارزه‌ی باقدرت‌های ارتجاعیِ ضد تعالی و تکامل معنوی و الهی انسان است. (هم‌رزمان حسین صفحه ۱۱۱) در چنین مواجهه‌ی فرهنگی ما معتقد به دو رویکرد هستیم (یک) مصونیت فرهنگِ حجاب (دو) مقاومت فرهنگِ حجاب. [2] در بخش اول، یعنی در بخش مصونیت فرهنگی ما ملزم به دو روش«تبلیغی/تبیینی» و «برخورد همراه با قاطعیت» هستیم که البته معنای خاصی از قاطعیت مدنظر است و بدین ترتیب باید چنان این فرهنگ، مصونیت یابد تا فرهنگ حجاب در جامعه مستحکم، مقتدر و نفوذناپذیر گردد و در مسیر خود دچار ابتذال نشود. یکی از مسیرهای مصونیت‌زایی، وجاهت و اعتبار علمی حجاب است که ذیل مباحث «تبلیغی/تبیینی» می‌گنجد و حجاب مقبولیت اجتماعی پیدا می‌کند. بنابراین باید با «تبلیغات» کارکرد؛ یعنی همان حربه‌ای که افراد موردنظر برای سست کردن اعتقاد به حجاب به کار می‌برند. باید روی مسئله حجاب «تحقیق» و «فکر» کرد و آن را از لحاظ «دینی» و «اجتماعی» مورد واکاوی قرار داد  و روی مسئله‌ی «کیفیت» حجاب تکیه کرد؛ و سپس بدون «دغدغه»‌ی از «بین رفتن حجاب» در «دل مردم» به «ترویج» دیدگاه‌های خودپرداخت و آن چیزی که به نظر «درست» است، بیان کرد. (بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعی از بانوان اندیشمند و سخنان بانوان در این دیدار 18/07/1377) همچنین باید در محیط دانشگاه، نشریات و در جامعه فکر را با «استدلال» و «منطق» پراکنده کرد؛ بهترین راهِ «تأمین حجاب» این است که با منطق برخورد شود. @ghalamenajib