بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🔖 قربانیِ غربت معنای غربت، ناشناس‌بودن نیست؛ بلکه «تنها» و بی‌یار و بی‌یاور بودن است و چه بسا انسان در میان انبوهی از آشنایان نیز غریب واقع ‌شود. امام علی‌بن موسی‌الرضا (علیه‌السلام) نه‌تنها به «مرو» عزیمت ننمودند؛ بلکه به‌صورت تبعید و به‌اجبار به «مرو» منتقل شدند. «نرمشِ قهرمانانه» اصطلاحی است که رهبر معظم انقلاب، دردیدار با مسئولان وزارت خارجه و نمایندگان سیاسی کشور در ۱۷ مرداد ۱۳۷۵، عرصه‌ی دیپلماسی را میدان نرمش‌های قهرمانانه خوانده بودند؛ امام رضا (علیه‌السلام) در نمایش هنرمندانه‌ی پذیرش ولایتعهدی که به زور و تهدید مأمون انجام گرفت، هدف کلانی را مدّنظر قرار داده بودند و با استفاده از این نرمش در مقابل حکومت طاغوت، درنهایت موفق به تحقق اهدافی کلان و پیش‌بٌرد خطّ اصلی‌ای شدند که همه‌ی ائمه (علیهم‌السلام) دنبال آن بودند. بدین‌جهت، «امام رضا (علیه‌السلام) از فرصت پنج‌ساله‌ی جنگِ مأمون و امین، برای نشر اندیشه‌ها و عقاید در سراسر سرزمین‌های اسلامی استفاده‌ی فراوان بردند. این فعالیت‌ها مأمون را به فکر چاره‌جویی انداخت. او برای مقابله با شیعیان و علویان می‌توانست همانند خلفای سلف خود، برخورد سخت را در پیش گیرد؛ اما هارون حتی با زندان و مسموم‌کردن امام کاظم (علیه‌السلام) نتوانسته بود از گسترش فعالیت‌های شیعیان جلوگیری کند... امام فقط برای حفظ جانشان نبود که تسلیم خواسته‌ی مأمون و پذیرش ولایتعهدی شدند؛ بلکه ایشان می‌دانستند که با کشته‌شدن‌شان، آشوب و آشفتگی، تمام پایگاه‌های مردمی امام رضا (علیه‌السلام) را فرامی‌گیرد و این سرآغازی می‌شد بر کشتار گسترده‌ی خاندان و یاران آن حضرت. همچنین قیام‌های مسلحانه‌ای بدون تأمل و روال منطقی به راه می‌افتاد که فاقد هرگونه نظم و نسقی می‌بود». (۱۸مرداد۱۳۶۳، پیام رهبر انقلاب به کنگره‌ی علمی بین‌المللی امام علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام). 🔹از عمده‌ترین دلایل ملقب‌شدن امام رضا (علیه‌السلام) به صفت «غریب» می‌توان به موارد ذیل اشاره نمود: ۱). تغییر جغرافیایی مکان زندگی؛ این تغییر نه‌تنها برای معصوم (علیه‌السلام) که حجت خدا در زمین و آسمان‌هاست ناگوار و غریبانه نبوده؛ بلکه درصورت ضرورت به‌عنوان یک «راهبرد» بدان عمل می‌گردید. چنان‌که پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) برای تشکیل حکومت از زادگاه خود مکه به مدینه عزیمت نمود. بردن امام رضا (علیه‌السلام) به سوی مرو نیز به خاطر فشار اذهان عمومیِ مردم ایران بود که حکومت را حق اهل بیت (علیه‌السلام) می‌دانستند و مأمون برای فریبِ اذهان عمومی چنین نمود. پس جابه‌جاییِ مکانی به‌تنهایی موجب غربت نیست؛ بلکه «سلب اختیار از اتخاذ محل اقامت» برای یک امام و تبعید او، غربت است. غربت این است که بسیاری از مردم طرفدار و حتی شیعیان خوشحال شدند که «الحمدلله» امام به مرکز حکومت رفتند! آنها حتی نخواستند تأمل کنند که اگر او را برای حکومت می‌برند؛ پس چرا اجازه نمی‌دهند خانواده‌اش را به همراه ببرد؟! آری این یک اسارت بود؛ به همین‌دلیل ایشان وقت خروج از منزل به اهل خانه‌ی خود فرمودند: من می‌روم و شما برای من مجلس عزا برگزار کنید. [یعنی به‌جای خوشحالی و راضی‌شدن بفهمید و بفهمانید که این سفر شهادت است]. (راوندی، قطب‌الدین، الخرائج، الجرایح، ج۱، ص۳۶۳). پس غربت در این سفرِ اجباری بدین‌معناست؛ نه به‌خاطر نقلِ مکان از مدینه به مرو. همچنین شایعه‌پراکنی‌های مأمون و دروغ‌پردازی‌هایی که به نام امام (علیه‌السلام) انجام می‌دادند؛ از دیگر دلایل غربت آن حضرت بود و دیگر آنکه تا مرگ مأمون (لعنةالله‌علیه) که ده‌سال پس از شهادت امام (علیه‌السلام) واقع شد، هیچ‌کس حق نداشت بگوید که ایشان به شهادت رسیده‌‌است و باید می‌گفتند که امام به مرگ طبیعی از دنیا رفته‌اند. ✍ پروین صادقی‌منش @enqelabi_nevesht 📌کانال نوشته‌های انقلابی