📝ادامه‌ی مطلب... ۲). پدر آن حضرت، امام موسی‌بن‌جعفر (علیه‌السلام) که سالیان درازی از عمر امامت خود را در زندان‌ها و تحت شکنجه‌ها گذراندند و عاقبت نیز در حبس و زیر شکنجه به شهادت رسیدند، نمایندگانی تحت عنوان «نماینده‌ی امام» در میان مردم داشتند که از سویی رابط بودند و از سوی دیگر وجوهات شرعیه را اخذ و در مواردِ امرِ امام، مصرف می‌کردند. این نمایندگان پس از شهادت ایشان، به‌خاطر آنکه وجوهات اخذشده را تصاحب کنند، هیچ‌یک امامت حضرت علی‌بن‌موسی (علیه السلام) را نپذیرفتند، برخی گفتند: امام کاظم (علیه‌السلام) شهید نشده است، برخی دیگر گفتند؛ او همان امام زمان است و برمی‌گردد و... (اعلام‌الوری، ص۳۰۳) و بدین‌ترتیب، شیعه‌ی هفت‌امامی نیز آنجا تأسیس گردید، و این خود نشانی دیگر بر غربتِ آن امام عزیز است. ۳). عموها و عموزاده‌ها، از ایشان نمی‌پذیرفتند که امام جواد (علیه‌السلام) فرزند ایشان است. با تأمل در این مطلب اوج غربت امام را می‌توان دریافت. این غربت سنگین که بستگان نزدیک،‌ فرزندیِ اولاد انسان را نپذیرند، بسیار دردناک و آزاردهنده است. آنها با وقاحت گفتند: باید نسب‌شناس بیاوریم. امام (علیه السلام) ابتدا قبول نکردند و فرمودند: حضرت رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، از نسبت‌دادنِ اولاد به تأیید نسب‌شناس منع کرده‌اند؛ اما آنها تنها شرط برای پذیرش را رأی نسب‌شناسان بیان داشتند و به امام نیز گفتند: چون ممکن است هیبت شما نسب‌شناسان را تحت تأثیر قرار دهد، نباید در جمع ما باشی؛ بلکه باید مثل یک کشاورز ساده، با لباس مندرس و کلاه حصیری و... در مزرعه مشغول کار و بیل‌زدن بشوی. امام (علیه‌السلام) به‌خاطر ضرورت شناساندن امام بعد از خود،‌ مجبور به پذیرش شدند. نسب‌شناسان آمدند؛ بستگان نزدیک، امام جواد (علیه‌السلام) را آوردند و به آنها گفتند: شما بگویید این فرزند کدام یک از ماست؟ آنها نیز پاسخ دادند: هیچ‌کدام. موقع خروج از آنجا چشم نسب‌‌شناسان به امام در مزرعه افتاد و گفتند: به‌یقین فرزند آن کشاورزی است که روی زمین کار می‌کند و دلایل خود را نیز بیان داشتند. سپس این عموها و عموزاده‌ها که نه امام می‌شناختند و نه حرمتی برای او قائل شده بودند، مجبور به پذیرش و عذرخواهی شدند؛ و این هم خود غربتی بزرگ بود. (بحارالانوار، ج ۱۲). ۴). همان‌گونه که در کتاب «روح مجرد علامه حسینی طهرانی» آمده است؛ غربت بالاتر، نشناختن تعریف امام، حقّ امام، جایگاه و منزلت امام، حتی در میان شیعیانش می‌باشد که این غربت شامل همه‌ی معصومین (علیهم‌السلام) می‌گردد. چنان‌که در فرازی از «زیارت عاشورا»، ابتدا کسانی که «مقام» و «رتبه»ی امام را نشناختند و با بی‌توجهی جایگاه امام را کنار زدند، مستحق لعن (به دور از رحمت الهی) شناخته می‌شوند و سپس کسانی که به جنگ با امام پرداختند، مورد لعن قرار می‌گیرند. «وَ لَعَنَ‌اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْكُمْ عَنْ مَقامِكُمْ و َاَزالَتْكُمْ عَنْ مَراتِبِكُمُ‌الَّتى رَتَّبَكُمُ‌اللَّهُ فيها و َلَعَنَ‌اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْكُمْ...». «و خدا لعنت کند مردمى را که کنار زدند شما را از مقام مخصوص‌تان و دور کردند شما را از آن مرتبه‌هایى که خداوند آن رتبه‌ها را به شما داده‌بود و خدا لعنت کند مردمى که شما را کشتند». ✍ پروین صادقی‌منش @enqelabi_nevesht 📌کانال نوشته‌های انقلابی