رفیقِ حادثه هایی به رنگ تقدیری اسیر ثانیه هایی شبیه زنجیری در این رسانه ی دنیا، میان برفک ها نه مانده از تو صدایی، نه مانده تصویری رسیده سنّ حضورت به سنّ نوح، اما ... شمار مردم کشتی نکرده تغییری هزار هفته ی بی تو گذشته از عمرم هزار سال ِ پیاپی دچار تاخیری شبیه کودکِ زاری شدم که در بازار ... تو دست گمشده ها را مگر نمی گیری؟؟