🔷عصر جدید یا قصه‌های نو ✍️حمید احتشام‌کیا 🔸تفاوت عصرها صرفاً ریشه در تغییر و تحول بنیادین در جهان ندارد بلکه می‌توان آن را در ارجاع به تغییراتی از قبیل تغییر در نگاهِ به جهان یا تغییرات منظری و حتی تغییرات ناظری تفسیر کرد. بنابراین گاهی راوی تغییر می‌کند که قصه عوض می‌شود همانطور که گاهی مَنظَر تغییر می‌کند که منظره تغییر می‌کند. 🔸عصر سایبری که با نام‌های دیگری هم چون عصر دیجیتال و عصر فضای مجازی و ... نامیده می‌شود، صرفا مرهون تغییر بنیادین جهان نیست؛ بلکه برای فهم آن لازم است چرخش‌های منظری و ناظری را هم دریابیم. براین‌اساس ارائه هرگونه تحلیلی از وضع جدید باید براساس وضع‌های سه‌گانه جهان، انسان و ایده‌های نخستین طرح شود. 🔸اگر وضع جدید را یک قصه نو بدانیم، آنگاه تغییر راوی و قصه‌گو، یک تغییر صوری و زینتی نخواهد بود؛ بلکه تغییر یا چرخش راوی، ریشه در توجه به ایده‌های نو به‌مثابه بن‌مایه‌های جدید قصه دارد. سوژه‌های جدید، قصه را جور دیگر سروسامان می‌دهد. نظمِ سابق را فرومی‌ریزد. البته نه اینکه سوژه جدید در روایت سابق نبوده! چرا بوده! اما سوژه نبوده؛ سوژه، چیز دیگری بوده و بالطبع نظم و نظام خودش را در قصه رقم زده است. اما راوی که تغییر کند، ایده‌ هم تغییر می‌کند و بالطبع نظم سوژه‌ها بهم می‌خورد. نظم جدید که شکل گرفت، قصه هم تغییر می‌کند. 🔸خلاصه شناخت وضع جدید یعنی عصر سایبری به‌مثابه قصه‌ای جدید، یک سر در تغییرات ایده‌های نخستین دارد و سر دیگر در چرخش‌های راوی دارد؛ چراکه اگر چرخشی نبود، ایده‌های نادیده، دیده نمی‌شدند و اگر ایده‌ جدیدی نبود، چرخش راوی معنای محصلی نداشت و اگر این دو نباشد، نه قصه جدیدی روایت می‌شود ونه عصر جدیدی محقق. 📢 دیده‌ها را باید شست، ایده‌ها را باید دید؛ قصه‌ها را طور دیگر باید گفت. https://eitaa.com/ghalayaane_ghalam