🔹تأملات نظری در حکمرانی 🔸روانشناسان معتقدند: «مقایسه فرزندان با یکدیگر یا مقایسه فرزندان با دیگران، یکی از اشتباه‌ترین باورها و رفتارهایی است که بر جامعه به عنوان یک روش تربیتی حاکم شده است؛ والدین گمان می‌کنند اگر فرزند خود را با دیگران مقایسه کنند، این کار محرکی برای رشد و پیشرفت او خواهد شد، اما نمی‌دانند که در واقع فرزندی عقده‌ای را پرورش و تحویل جامعه می‌دهند. 🔸حال وقتی به فعالیت رسانه‌ای جمهوری اسلامی ایران به ویژه در دو دهه اخیر می‌نگرم بر این باورم که حاکمیت از بیماری «عدم اعتماد بنفس» رنج می‌برد. 🔸به گمانم وضعیت جمهوری اسلامی ایران پس از گذار از دوران طفولیت، به نوجوانی می‌ماند که مدام در حال مقایسه‌شدن با دیگر قدرت‌های جهان است. مقایسه‌کردن یا مقایسه‌شدن نه در تنها در سطح فردی و خانوادگی که حتی در سطح ملی و فراملی هم آثار زیان‌باری دارد. 🔸دولت جمهوری اسلامی ایران به جای آنکه با گذشته خودش مقایسه شود، مدام در حال مقایسه‌شدن با وضعیت امروز دولت‌های اروپایی یا آسیای شرقی است که البته و اخیرا مقایسه‌ها به حوزه آسیای غربی و کشورهای حوزه خلیج فارس نیز کشانده شده است. 🔸وقتی اخبار منتشرشده از پایگاه‌های رسمی به‌ویژه اخبار منتشره از سوی صداوسیما را مشاهده می‌کنیم به وضوح می‌یابیم که حاکمیت در حال دفاع‌کردن از موقعیت خود است. گو اینکه خودش به مشروعیت و مقبولیتش شک دارد! 🔸وعده‌های مسئولان در جمهوری اسلامی ایران بسیار دورتر از آن است که امکان تحقق داشته باشد، با این حساب باز هم وعده می‌دهند و واقعا تلاش هم می‌کنند که آن‌ها را محقق کنند، اما نمی‌شود، چون ممکن نیست. 🔸تلاش‌کردن برای تحقق امر ناممکن جز فرسوده‌کردن سیستم، ماست‌مالی‌کردن امور و در نهایت نارضایتی عمومی چیزی در پی ندارد. نمونه‌اش وعده ساخت یک میلیون مسکن در سال یا وعده ایجاد یک میلیون شغل در سال و مانند آن است. 🔸اگر بخواهیم یک تحلیل کلان از وعده‌سرایی‌های دولتی ارائه دهیم یا اگر بخواهیم استراتژی صداوسیما در تولید و پوشش خبری را توضیح دهیم، می‌توان معتقد شد، حاکمیت در سطحی کلان دچار کمبود اعتماد بنفس است. او خودش در ذاتش مدام در حال مقایسه‌کردن خویش با دیگران است. 🔸در حالی مشکلات اساسی خود را مخفی می‌کند یا نادیده می‌گیرد که کوچکترین دستاورد را در بوق‌وکرنا می‌کند. مسئولان رسانه‌ای کشور دچار اخلاق‌النساء شده‌اند؛ منتظرند ببینند چه سوتی یا اشتباهی از رقیبانشان در سایر دولت‌ها سرمی‌زند، همان را پیراهن عثمان کنند تا شاید به ملت خود بفهمانند نه آنجا بهشت است و نه اینجا جهنم! 🔸باید پرسید چرا حاکمیت دچار خودتحقیری در ذاتش شده است؟ آیا مقصر ملت است؟ این همه عجله و شتاب برای نشان‌دادن کارآمدی، محصول چیست؟ آیا ملت ما انتظار بیجایی از دولت داشته؟ یا مقایسه شوم و نامبارکی صورت‌گرفته که محصولش شده این شتابزدگی؟ 🔸ایران قاجار و پهلوی با بحران‌های اقتصادی و سیاسی و اجتماعی بسیاری دست‌به‌گریبان بودند؛ شاید هم معتقد شویم حاکمان ما در دوران پهلوی، دست‌نشانده‌هایی برای تداوم بیماری بوده‌اند و مأموریتی جز این نداشته‌اند، اما انقلاب اسلامی واقعا به دنبال بهبود شرایط ایران اسلامی بود؛ اما چرا پس از گذار از دوران اولیه، شکافی بین ملت و دولت احساس می‌شود گو اینکه دولتِ بدهکار در حالِ وعده دادن است و ملتِ طلبکار در حال مطالبه؟ 🏃🏼‍♂️ در یادداشت بعدی با موضوع حباب سیاسی و شفافیت، مسئله تأملات نظری در حکمرانی را پی‌خواهم گرفت. @ghalayaane_ghalam