🔹
دیالکتیک فکر (تحلیلی هگلی بر نحوه رشد فلسفه در بیان فلوریدی»
فلوریدی در کتاب «فلسفه اطلاعات چیست؟» نوشته است:
🔸دیالکتیک تفکر به سیر جدالی بین نوآوری و اسکولاستیسم اشاره دارد. هر جنبش فکری با نوآوری آغاز میشود سپس بسط مییابد و به یک پارادایمِ غالب، بدل میشود تا اینکه سرانجام به یک حالت تعصبآمیز و جزمی میرسد که هیچ نوآوریِ مفهومیِ جایگزینی را برنمیتابد و لذا نمیتواند خود را با محیط دائمالتغییری که خود به ایجاد آن کمک کرده است، سازگار کند. در این معنا، تقدیرِ تاریخیِ هر جنبشِ فکری، سیری از نوآوری به اسکولاتیسم است.
🔸در طول زمان، جنبشهای مهمی در فلسفه رخ میدهند. این جنبشها با ایدههایی بسیط و بسیار حیاتی آغاز میشوند. اینها ایدههاییاند که نگاه افراد را جهت میدهند و همچون منشوری عمل میکنند که افراد به واسطهی آنها به مسائل فلسفی نظر میکنند.
🔸به تدریج روشها و مسائل فلسفی در ذیل این مفاهیم جدید طرح و فهم میشوند. به موازات حصول نتایج فلسفیِ جالب توجه، جنبش به یک موج فکری بدل میشود که به کل رشته سرایت میکند و یک پارادایم فلسفی ایجاد میکند.
🔸این پارادایم با تبدیل شدن به اصول جزمی، به انسداد در قالب اسکولاستیسم میرسد. این اسکولاستیسم زمینه را برای نوآوری و ظهور پارادایم جدید در فلسفه آماده میکند. بدین ترتیب، فلسفه با بازآرایی مداوم خود، رشد میکند.
🔸رشد فلسفه ققنوسوار است. از ایدههای بسیط آغاز میکند، این ایدهها بسط مییابند، به پارادایم غالب بدل میشوند و در نهایت با جمود و تحجر در قالب اسکولاستیسم به نابودی خود میانجامد.
@ghalayaane_ghalam